ORIGINAL_ARTICLE
شواهد جعلباوری معنای زندگی در دیدگاه سورن کرکگور
مقاله حاضر به بررسی جعلباوری معنای زندگی در دیدگاه سورن کرکگور می پردازد. کرکگور، مفهوم «معنا» را به معنی «هدف» میداند و به «زیست دینی» به عنوان عالیترین زیست باور دارد. بر اساس شواهدی که از آثار وی برداشت میشود، معتقد است هدف در زیست دینی قابل کشف نیست بلکه قابل جعل است. سه شاهد بر این نظر وجود دارد: اول اینکه هدف در نظر کرکگور، پارادوکسیکال است و پارادوکس، امر واقعی نیست بلکه امر ذهنی است. دوم اینکه مسیحیت به نظر وی انفسی است نه آفاقی و دین را در امر نامعقول میجوید و در امر مرتبط با ذهن نه مرتبط با خارج و سوم اینکه خداوند را یک موجود آفاقی در نظر نمیگیرد بلکه موجود انفسی در نظر میگیرد که متمرکز در ذهن و ضمیر آدمی است. پیشفرضهای کرکگور در این شواهد عبارت است از ناواقعگرایی هستیشناختی، فردگرایی و ایمانگرایی. تحلیل این سه پیشفرض نشان میدهد کرکگور، به جعلباوری معنای زندگی باور داشته است.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16098_6b9ffc81f2ce9db6512662b3807bd3f5.pdf
2018-05-22
1
15
کرکگور
کشف و جعل معنای زندگی
ناواقعگرایی هستیشناختی
فردگرایی
ایمانگرایی
میثم
امانی
meysamamani1359@yahoo.com
1
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز
LEAD_AUTHOR
رضا
اکبری
r.akbari@isu.ac.ir
2
دانشیار دانشگاه امام صادق
AUTHOR
اندرسن، سوزان لی (1393) فلسفه کیرکگور، ترجمه خشایار دیهیمی، تهران، طرح نو.
1
بیات، محمدرضا (1390) دین و معنای زندگی درفلسفه تحلیلی، قم، دانشگاه ادیان و مذاهب.
2
پترسون، مایکل و دیگران (1389) عقل و اعتقاد دینی، ترجمه احمد نراقی و ابراهیم سلطانی، تهران، طرح نو.
3
تریگ، راجر (1390) واقعگرایی و ضد واقعگرایی الاهیاتی. ترجمه انشالله رحمتی، اطلاعات حکمت و معرفت، شماره 64.
4
علیزمانی، امیرعباس (1386) «معنای معنای زندگی»، نامه حکمت، شماره 80.
5
کییرکهگور، سورن (1378) ترس و لرز، ترجمه عبدالکریم رشیدیان، تهران، نشرنی.
6
کرکگور، سورن (1374)« انفسی بودن حقیقت است»، ترجمه مصطفی ملکیان، نقد و نظر، شماره سوم و چهارم.
7
ملکیان، مصطفی ( 1382) جزوه درسی معنای زندگی.
8
مک ناتن، دیوید (1383) نگاه اخلاقی، ترجمه حسن میانداری، تهران، انتشارات سمت.
9
ویگینز، دیوید (1382) حقیقت جعل و معنای زندگی، ترجمه مصطفی ملکیان، نقد و نظر، سال هشتم، شماره اول و دوم، شماره 29 و 20.
10
هیوود، توماس (1386) اصل انفسی بودن ( سوبژکتیویته) در اندیشه کی یرکه گارد، ترجمه سایه میثمی، اشراق، سال دوم، شماره چهارم و پنجم.
11
Ereneu, Donald Philip (2007) Hegel,s absolute : an introduction to reading the phenomenology of spirit , New York, state University of New York Press
12
Kierkegaard , Søren (1941) Fear and Trembling , Translated by Walter Lowrie, New York, Cambridge University Press - Kierkegaard, Soren Concluding Unscientific Postscript, edited and translated by Alastair Hanay, New York, Cambridge University Press
13
Kant, Immanuel (1998) Critique of Pure Reason , translated by Paul Guyer, Cambridge University Press
14
Metz, T (2013) The Meaning of Life ,Stanford Encyclopedia of Philosophy, http;//Plato Stanford.edu/entries/life-meaning
15
Edwards, Paul (2005) Encyclopedia of Philosophy, vol 4, United States of America , Macmillan preference USA
16
ORIGINAL_ARTICLE
حل مساله رابطهی «نور حقیقی» و «نور مادی» بر اساس قاعده حقیقت و رقیقت
اساسِ فلسفهی شیخ اشراق نور و اساسِ فلسفه ملاصدرا وجود است؛ از نظرِ ملاصدرا وجودِ موردِ نظرِ وی با نورِ اشراقی یکی است؛ حال آنکه شیخ اشراق لااقل قسمی از وجوداتِ مصطلح یعنی همان اجسام را نور نمینامد و از بین اجسام تنها به نور بودنِ نورِ حسی معتقد است؛ و همین نکته دشواریهای بسیاری در یکی دانستنِ نورِ اشراقی با وجود صدرایی فراهم میآورد؛ تا اینکه صدرا میکوشد نسبت به هر دو بندِ سخنِ شیخ اشراق، موضعهایی اتخاذ کند؛ به نظر ملا صدرا : « یا همهی اجسام بهرهای از نورانیت دارند و یا نورِ مادی هم نور نیست»؛ این مقاله با تقریرِ دیدگاههای شیخ اشراق و خوانشهای ملاصدرا معتقد است با تکیه بر اصلِ «حقیقت و رقیقت» که مورد پذیرشِ ملاصدرا هم هست میتوان نشان داد سخنِ شیخ اشراق در طرح نظامِ نوری سازگار است؛ بنابراین «هم میتوان اجسام را ظلمانی دانست و هم نورِ مادی را نور».
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_14981_e295d6565ad02107408e3cf2e2cee51c.pdf
2018-05-22
17
28
وجود
نور
نور حقیقی
حکمت اشراق
حکمت متعالیه
علی
بابایی
hekmat468@yahoo.com
1
استادیار گروه فلسفه دانشگاه محقق اردبیلی
LEAD_AUTHOR
ابن عربى، محیى الدین، (1336ه..ق) انشاء الدوائر، لیدن: مطبعة بریل .
1
بابایی، علی، (1395) «نقد و تحلیل خوانش ملاصدرا از شیخ اشراق در مساله رابطه نور و وجود». فصلنامه مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، 66، سال بیستم، شماره اول.
2
سبزواری، ملاهادی، (1387ه.ش) تعلیقات بر شواهدالربوبیه، ترجمه بابایی، علی، تهران: مولی.
3
سهروردی، شیخ شهابالدین، (1375 ه..ش) مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگى.
4
ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، (1361 ه..ش) تفسیر القرآن الکریم (صدرا)، قم: بیدار.
5
ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، (1391ه..ش) تعلیقات بر شرح حکمه الاشراق، تحقیق موسوی، سیدمحمد. تهران: حکمت.
6
ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، (1387ه.ش) شواهدالربوبیه، ترجمه بابایی، علی، تهران: مولی.
7
ملاصدرا، محمد بن ابراهیم، (1368 ه..ش) الحکمه المتعالیه فی الاسفار العقلیه الاربعه، قم: مکتبه المصطفوی.
8
همدانى، سیدعلى، (1370ه.ش) مقامات عارفان (از مجموعه سه اثر بزرگ از سه عارف بزرگ)، تهران: کتابخانه مستوفى.
9
ORIGINAL_ARTICLE
جایگاه علم النفس از منظر ارسطو
بر اساس تصور رایج از نفسشناسی ارسطویی، جایگاه علمالنفس در طبیعیات است. نظریه دیگری نیز میگوید نفسشناسی ارسطویی دارای دو بخش عمده است به طوری که بخشی باید در طبیعیات و بخش دیگر در الهیات مطالعه گردد. در این مقاله با چند دلیل نشان داده خواهد شد که بر اساس مبانی علم شناختی خود ارسطو، علم الهی جایگاه مناسبتری برای علمالنفس ارسطویی است. این دلایل میگویند که از نظر ارسطو، علم الهی علم به جوهر، علتشناسی و شناخت موجودات مجرد است. از طرفی نفس هم جوهر صوری و به خودی خود مجرد است. به علاوه عباراتی از ارسطو هم موید همین نظریه است. در فلسفه ابنسینا هم با وجود آنکه خود ابنسینا مباحث مربوط به نفس را ضمن طبیعیات آورده است نشان داده خواهد شد که از نظر او جایگاه مناسب بحث از علمالنفس در طبیعیات نیست و علم دیگری باید متکفل بحث از نفس باشد.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16097_078ca44510941a1ac3c42e2336c610d3.pdf
2018-05-22
29
44
علم النفس
طبیعیات
الهیات
درباره نفس
ارسطو
سید احمد
حسینی
ahmadhosseinee@gmail.com
1
استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
LEAD_AUTHOR
ابنسینا، (1326ق)، تسع رسائل فی الحکمه و الطبیعیات، قاهره: دارالعرب.
1
ابنسینا، (1404ق)، الهیات شفا، تحقیق سعید زاید، قم: مکتبه آیه الله مرعشی.
2
ابنسینا، (1404ق)، طبیعیات شفا، تحقیق سعید زاید، قم: مکتبه آیه الله مرعشی.
3
ابنسینا، (1371)، المباحثات، تحقیق محسن بیدارفر، قم: بیدار.
4
اخوانالصفا، (1412ق)، رسائل اخوان الصفا، بیروت: انتشارات الدار الاسلامیه.
5
ارسطو، (1369)، درباره نفس، ترجمه علی مراد داوودی، چاپ سوم، تهران: حکمت.
6
افلوطین، (1413ق)، اثولوجیا، تحقیق عبدالرحمن بدوی، قم: انتشارات بیدار.
7
اکبریان، رضا؛ غفاری، ابوالحسن (1388)، "جایگاه نفس در فلسفه ارسطو و ملاصدرا"، خردنامه صدرا، شماره 56، صص 17-4
8
پروکلس، (1977م)، الایضاح فی الخیر المحض، الافلاطونیه المحدثه عند العرب، تحقیق عبدالرحمن بدوی، کویت: وکاله المطبوعات.
9
دیباجی، سید محمدعلی (1385)، "نوآوری های ابن سینا در علم النفس"، پژوهشهای فلسفی-کلامی، پاییز 85، شماره 29، صص 90-53
10
حسینی، سید احمد (1396)، "نقد دو دیدگاه رایج در خصوص جایگاه علم النفس ارسطویی"، حکمت و فلسفه، سال سیزدهم، شماره دوم، تابستان 96، صص 40-23
11
کندی (1950م)، رسائل الکندی الفلسفیه، تحقیق محمد عبدالهادی ابوریده، قاهره: دارالفکر العربی.
12
Aristotle (1995), complete works of Aristotle, Ed. By Johnathan Barnes, Oxford: Oxford University Press.
13
Bolton, Robert (1978), “Aristotle's definitions of the soul: "de Anima" ii 1-3", Phronesis, Vol. 23, No. 3, pp. 258-278
14
Bos, Abraham, P.; Ferwerda, Rein (2008), Aristotle on the life-bearing spirit (De Spriritu), Leiden: Brill.
15
Bos, Abraham, P. (2003), the soul and its instrumental body, a reinterpretation of Aristotle's philosophy of living nature, Leiden: Brill.
16
Heinaman, Robert (1990), “Aristotle and the Mind-Body Problem”, Phronesis, Vol. 35, No. 1, pp. 83-102
17
Hicks, R. D. (1907), Aristotle's De Anima, Cambridge, Cambridge University Press.
18
Lizzini, Olga (2010), “l’âme chez Avicenne: quelques remarques autours de son statut épistémologique et de son fondement métaphysique”, Documenti e Studi Sulla Tradizione Filosofica Medievale, SISMEL, Firenze, XXI, pp. 223-242
19
Nussbaum, Martha C.; Rorty, Amélie O. (1992), Essays on Aristotle's De Anima, Oxford: Oxford University Press.
20
Ross, W. D. (1955), Aristotelis Fragmenta Selecta, Oxford: Oxford Clarendon Press.
21
ORIGINAL_ARTICLE
معرفت شناسی تکاملی دونالد کمبل
دونالد توماس کمبل در زمره دانشمندان روانشناسی و علوم اجتماعی است که سهم زیادی در گسترش رویکردی تکاملی به فلسفه علم، اخلاق و به ویژه معرفتشناسی دارد. کمبل، ایدههای معرفتشناسانه خود را که نوعی معرفتشناسی توصیفی است، معرفتشناسی تکاملی خواند. وی در این رویکرد، منطقِ حاکم بر فرآیند انتخاب طبیعی را برای تبیین سطوح مختلف معرفت، از سطح زیستی تا سطح فرهنگ و علم، استفاده می کند. به عبارت دیگر، وی در پی صورت بندی نظریهای کلی درباره معرفت، مبتنی بر انتخاب طبیعی با استفاده از دادههای علوم زیستی، روانشناسی و جامعهشناسی است. کمبل، مکانیسمِ تنوع کور و ابقاء انتخابی- تکواا - را مکانیسم کلیِ فرآیندهای تکاملی از جمله فرآیندهای زیستی، یادگیری و خلاقیت در نظر میگیرد و با تعمیم این مکانیسم به سطح علم، به تبیین تغییرات معرفت علمی میپردازد. در این مقاله، ضمن ارائه گزارشی توصیفی-تحلیلی و نقد معرفتشناسی تکاملی کمبل، به پیامدهای فلسفی معرفتشناسی تکاملی وی نیز خواهیم پرداخت.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_15759_7bbc5a1dcd5a61e8b6779ba70f46a01b.pdf
2018-05-22
45
62
کمبل
معرفت شناسی تکاملی
انتخاب
تکوا
طبیعت گرایانه
فرشید
دانش پژوه
farshid_daneshpajooh@yahoo.com
1
دانشجوی مقطع دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران
LEAD_AUTHOR
هادی
صمدی
samadiha@gmail.com
2
استادیار گروه فلسفه علم، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
AUTHOR
احمدرضا
همتی مقدم
a-hemati@srbiau.ac.ir
3
استادیار گروه فلسفه علم، واحد علوم تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
AUTHOR
Bradie, M. (2001), “The Metaphysical Foundation of Campbell's Selectionist Epistemology.” In Heyes, C. & Hull, D.L. (Eds.). Selection Theory and Social Construction: The Evolutionary Naturalistic Epistemology of Donald T. Campbell. Albany: The State University of New York Press, 35-52.
1
Bradie, M. (1986), “Assessing evolutionary epistemology.” Biology and Philosophy 1, 401-459.
2
Bradie, M. (1989), “Evolutionary epistemology as naturalized epistemology.” In Issues in Evolutionary Epistemology, Hahlweg, K. Hooker, C. A. (Eds.). 393-412.
3
Bradie, M. (2006), “Evolutionary Epistemology”, in the philosophy of Science an Encyclopedia. Sarkar S Pfeifer Rutledge New York Jessica p.257-263.
4
Campbell, D. T. (1956), “Perception as Substitute Trial and Error.” Psychological Review 63(5), 331-342.
5
Campbell, D. T. (1959), “Methodological Suggestions from a Comparative Psychology of Knowledge Processes.” Inquiry 2,152-182.
6
Campbell, D. T. (1974), “Evolutionary Epistemology.” In: Schlipp, P. A. (Ed.). The philosophy of Karl Popper. LaSalle, IL: Open Court, 413–63.
7
Campbell, D. T. (1960), “Blind Variation and Selective Retention in Creative thought as in Other Knowledge processes.” Psychological Review 67, 380-400.
8
Campbell, D. T. (1988), “Descriptive Epistemology: Psychological, Sociological, and Evolutionary”. In Methodology and epistemology for social science. Selected papers Donald T. Campbell, edited by Overman, S. (Ed.). Chicago: University of Chicago Press, 435–486.
9
Campbell, D. T. (1990), “Epistemological Roles for Selection Theory.” In: Rescher, N. (Ed.). Evolution, Cognition and Realism. Lanham, MD: University Press of America, 1–19.
10
Campbell, D. T. (1997), “From Evolutionary Epistemology via Selection Theory to a Sociology of Scientific validity.” Evolution and Cognition 3(1), 5-38.
11
Campbell, D. T. (1977), “Comment on "The Natural Selection Model of Conceptual Evolution".” Philosophy of Science, Vol. 44, No. 3, 502-507.
12
Campbell, D. T. (1988), “A general selection theory: as implemented in biological evolution and in social belief transmission with modification in science.” Biology and Philosophy 3, 171-177.
13
Campbell, D. T. (1987), “Selection theory and the sociology of scientific validity.” In Evolutionary Epistemology, Callebaut, W. Pinxton, R. (Eds.). 39-158.
14
Campbell, D. T. (1974), “Unjustified variation and selective retention in scientific discovery.” In Studies in the Philosophy of Biology, Ayala, F.J. Dobzhansky, T., 139-161.
15
Cooper, W. S. (2003). The Evolution of Reason: Logic as a Branch of Biology. Cambridge Studies in Philosophy and Biology, Cambridge University Press
16
Cziko, G. A. (2001), “Universal Selection Theory and the complementarity of Different Types of Blind Variation and Selective Retention.” In Heyes, C. & Hull, D.L. (Eds.). Selection Theory and Social Construction: The Evolutionary Naturalistic Epistemology of Donald T .Campbell. Albany: The State University of New York Press, 15-34.
17
Gontier, N. (2017), “Evolutionary Epistemology.” Internet Encyclopedia of Philosophy. Fieser and Dowden (Ed.). URL: http://www.iep.utm.edu/.
18
Hull, D. L. (2001), “In Search of Epistemological Warrant.” In Heyes, C. & Hull, D. L. (Eds.). Selection Theory and Social Construction: The Evolutionary Naturalistic Epistemology of Donald T. Campbell. Albany: The State University of New York Press, 155-167.
19
Hull, D. (1988), Science as a Process. University of Chicago Press. Chicago.
20
Lorenz, K. (1977). Behind the Mirror. London: Methuen.
21
Man Kim, K. (2001), “Nested Hierarchies of Vicarious Selectors.” In Heyes, C. & Hull, D.L. (Eds.). Selection Theory and Social Construction: The Evolutionary Naturalistic Epistemology of Donald T. Campbell. Albany: The State University of New York Press, 101-118.
22
Munz, P. (2001), Philosophical Darwinism: on the origin of knowledge by means of natural selection. Rutledge. London.
23
Plotkin, H.C. (1987), “Evolutionary Epistemology as Science.” Biology and Philosophy 2(3), 295-313.
24
Plotkin, H. (2001), “Social Constructions and Evolution.” In Heyes, C. & Hull, D.L. (Eds.). Selection Theory and Social Construction: The Evolutionary Naturalistic Epistemology of Donald T. Campbell. Albany: The State University of New York Press, 119-133.
25
Popper, K. (1972), Objective Knowledge. Oxford University Press. Oxford.
26
Popper, K. (1974), “Campbell on the Evolutionary Theory of Knowledge.” In: Schlipp, P.A. (Ed.). The philosophy of Karl Popper. LaSalle, IL: Open Court, 1059–1065.
27
Shepard, R. N. (2001). “Perceptual-cognitive universals as reflections of the world”, Behavioral and Brain Sciences 24, 581–601.
28
Toulmin, S. (1967), “The evolutionary development of natural science.” American Scientist 55, 456-471.Toulmin, S. (1972), Human Understanding: The Evolution of Collective Understanding. Princeton University Press. Princeton.
29
Wuketits, F.M. (2001),” The Philosophy of Donald T. Campbell: A Short Review and Critical Appraisal.” Biology and Philosophy 16, 171–188.
30
Wuketits, F.M (2006), “Evolutionary epistemology: The non-adaptationist approach.” In Evolutionary Epistemology Language and Culture: Non-Adaptationist Systems Theoretical Approach, Goutier, N. & Van Bendegem, J.P. & Aerts, D. (Eds.). Netherlands, Springer, 33-47.
31
Wuketits, F.M. (1986), “Evolution as a Cognition Process: Towards an evolutionary epistemology.” Biology and Philosophy 1, 191-206.
32
ORIGINAL_ARTICLE
مفهوم "علاقه": کانت و آدورنو
کانت دقیقه اولِ تحلیل امر زیبا در جزء اول کتابش را به بررسی حکم ذوقی از وجهه نظر کیفیت اختصاص می دهد و می گوید انسان برای آنکه چیزی را زیبا بنامد باید حکم کند که آن شئ متعلق رضایت یا عدم رضایتِ بی طرفانه است. این «بیعلاقگی1»، «بیطرفانه» یا «بیغرض» بودنِ حکم ذوقی، از سویی به دلیل اهمیتش و از سوی دیگر به دلیل ابهام آن، مورد توجه بسیاری از کسانی که بر روی زیبایی شناسی ِکانت مطالعه کرده اند قرار گرفته است. یکی از این افراد تئودور آدورنو است. در این نوشته سعی بر آن است که به بخش اول تحلیل کانت از امر زیبا در کتاب اول نقد قوه حکم2 نگاهِ نزدیکتر و تا حد امکان دقیق تری بیاندازیم و در خلال آن به بعضی از مباحثاتی که در پی آن شکل گرفته است بپردازیم و به نقدهایی که گاهاً از سوی منتقدین وارد شده است پاسخ دهیم. همچنین در دو بخش، آراء آدورنو در زمینه «بیعلاقگیِ» حکم ذوقی و نتایج این رویکرد به زیبایی و هنر را بررسی خواهیم کرد؛ اینکه چگونه آدورنو بر مبنای فلسفه خود در ارتباط با هنر و زیبایی و با بهره گیری از تفکر دیالکتیکیِ خود نوعی تغییر زاویه دید را در این مسئله به وجود میآورد و سپس به نظریه پردازی درباره آن اهتمام می کند. در پایان تلاش خواهیم کرد به تعدادی از مسائلی که مطرح شده است با توجه به بخشهای دیگر نقد قوه حکم پاسخ گوییم تا در پرتو آنها نگاهی روشن تر نسبت به موضع کانت بدست آوریم.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16113_ac905e681d1131a85b916a8f921c2a1c.pdf
2018-05-22
63
76
کانت
آدورنو
علاقه
بیعلاقگی
حکم ذوقی
زیبا
آرمان
شجاع
armanshojae@gmail.com
1
دانش آموخته کارشناسی ارشد فلسفه هنر، دانشگاه هنر تهران
LEAD_AUTHOR
امیر
مازیار
maziar1356@gmail.com
2
استادیار گروه فلسفه هنر، دانشگاه هنر تهران، ایران.
AUTHOR
سوانه، پیر (1389)، مبانی ِ زیبایی شناسی، ترجمه محمدرضا ابوالقاسمی، تهران، نشر ماهی.
1
Adorno, Theodor (2002), Aesthetic Theory, Trans and edit .Robert Hullot-Kentor, Continuum.
2
Adorno, Theodor (1991), Notes to Literature, trans. Shierry Weber, New York: Colombia University Press.
3
Berger, David (2009), Kant’s Aesthetic Theory, Continuum.
4
Bolanos, Paolo (2007) “The Critical Role of Art: Adorno between Utopia and Dystopia” 25-31, Journal of Kritike.
5
Burnham, Douglas (2000), an introduction to Kant’s Critique of Judgment, Edinburg University Press.
6
Helmut Wenzel, Christian (2005), an introduction to Kant’s Aesthetics, Blackwell Publishing.
7
Hughes, Fiona (2010), Kant’s Critique of Aesthetic Judgment, Continuum.
8
Kant, Immanuel (2001), Critique of the Power of Judgment, Trans and edit. Paul Guyer & Eric Matthews, Cambridge University Press.
9
Nietzsche, Friedrich (2006), On the Genealogy of Morality, trans. Carol Diethe, Cambridge University Press.
10
Stark, Tracey (1998) “The Dignity of The Particular: Adorno on Kant’s Aesthetics”, Sagepublication.
11
Weitzman, Erica (2008) “No Fun: Aporias of Pleasure in Adorno’s Aesthetic Theory” 185-202, The German Quarterly.
12
Zuidervaart, Lambert (1991), “Adorno’s Aesthetic theory: The Redemption of Illusion”, MIT Press.
13
ORIGINAL_ARTICLE
تفسیر هابز از سرشت انسان و تأثیر آن در شکل گیری فلسفه سیاسی او
بنیان اندیشة سیاسیِ هابز بر تحلیل دوگانة وی از انسان مبتنی است: از سویی انسان به مثابة جسمِ مادیِ مرکب در شبکهای از نیروهای مکانیکی که تابع امیال و انفعالات خویش است. و از دیگر سو انسان همچون موضوع مطالعة مفاهیم حق و تکلیف که به وسیلة قرارداد تشکیل اجتماع میدهند. تلاش هابز بر این است که نظام سیاسیاش با تحلیل مادهگرایی از رفتار انسان سازگار باشد. به همین دلیل در اندیشة هابز آگاهی از سازمان سیاسی مشروط به شناخت سرشت بشری است، و شناخت حالات و انفعالات بشر به شناخت اصول مکانیکی و قوانین فیزیک وابسته است. اخلاق و سیاست هابز نیز با مادهانگاری مکانیکی منطبق هستند و گاهی بر همان زمینه شرح و بسط داده شدهاند. پرسشهای راهبر ما در این مقاله عبارتند از: سرشت انسان به مثابة یکی از عناصر اصلی نظام روان-شناختی هابز چه مختصاتی دارد؟ هابز چگونه بر پایة مختصات سرشت انسان، فلسفة سیاسی خود را تدوین کرده است؟ مدعای اصلی مقاله این است که در نگاه هابز سرشت انسان بر اصل حرکت و بر اصول مکانیکی استوار است و در نتیجه، توانایی ایجاد جامعة سیاسی در سرشت بشر نوشته نشده است. انسان مدنیبالقسر است و باید اجتماعپذیر ساخته شود، به این معنا که نظم جامعة سیاسی نه نظمی طبیعی بلکه نظمی تصنعی است که در مفاد بندهای یک قرارداد تجلیپذیر خواهد بود. بنابراین روانشناسی مکانیکی هابز زمینهساز فلسفة مدنی اوست.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16087_365c0fc568e15d8cf7e6d095e5790385.pdf
2018-05-22
77
89
هابز
روانشناسی
فیزیک
سیاست
اصول مکانیکی
سرشت انسانی
دولت
سید مصطفی
شهر آیینی
m-shahraeini@tabrizu.ac.ir
1
دانشیار دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
بیان
کریمی
karimibaian@gmail.com
2
دکتری فلسفه، دانشگاه تبریز
AUTHOR
یوسف
نوظهور
nozohour.1212@gmail.com
3
دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقد و بررسی تبیینهای تکاملی رفتار اخلاقی : نوعدوستی زیستی و نوعدوستی اخلاقی
با توجه به پیشرفت روز افزون علم زیستشناسی بخصوص در حوزه زیستشناسی تکاملی، این علم داعیه دار ارائه تبیینهای علمی در خصوص پدیده های انسانی از جمله دین و اخلاق میباشد. در خصوص منشاء رفتار اخلاقی در گونه انسان، گروهی از تکاملدانان بر این باورند که رفتار اخلاقی در انسان در امتداد سیر تکوین حس اخلاقی در طول زمان و از گونه های پستتر پدید آمده است، در حالیکه گروهی دیگر از زیست شناسان تکاملی و فلاسفه اخلاق ضمن رد این نظریه، معتقدند آنچه در انسان رفتار اخلاقی نامیده میشود رفتاری است که مختص انسان است و در هیچ گونه پست تر دیگری یافت نمیشود، چرا که رفتار اخلاقی در انسان همواره قرین نوعی ارزیابی و غایتمندی و تامل است، آنچیزی که در حیوانات پست تر دیده نمیشود. در این نوشتار در خصوص رفتار نوعدوستانه بعنوان یک رفتار اخلاقی بحث خواهد شد و دیدگاههای دو گروه پیرامون منشاء نوعدوستی مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. از اینرو دو ادعا مورد بحث واقع میشود: اول اینکه: تبیینهای زیستی از سرشت انسان به تنهایی قادر نیست تمایز معنی داری مابین چیستی و چگونگی رفتار اخلاقی در انسان و سایر حیوانات را ارائه دهد و برای این مهم باید تعریف متفاوتی از ماهیت انسانی ارائه نمود. دوم اینکه: ذات و سرشت انسان و نحوه زیست اجتماعی و فرهنگی او اقتضای هدفمندی فعل اخلاقی در انسان را دارد.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16115_3f995e737788da02a321635004580482.pdf
2018-05-22
91
104
نوعدوستی
رفتار اخلاقی
تبیین تکاملی
غایتمندی
تکامل فرهنگی
هاله
عبدالهی راد
halehabdullahiraad@yahoo.com
1
دانش آموخته دکتری فلسفه دین، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران
AUTHOR
حسن
میانداری
miandari@yahoo.com
2
استادیار موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، تهران
LEAD_AUTHOR
Avic, John.c & Ayala, F.J (2007) In the light of evolution, Washington, D.C: The national academies press.
1
Ayala, F. J & Arp,R -(2010) Contemporary debates in philosophy of Biology, Blackwell Publishing.
2
Ayala, F.J-(2007) Darwin’s gift to science and religion, Washington dc: Joseph Henry press.
3
Baniolo, G & De Anna (2006) Evolutionary ethics and contemporary biology- Cambridge University press.
4
Ayala, F. J. (1987). The Biological Roots of Morality. Biology and Philosophy, 2, p. 235–252. By D. Reidel Publishing Company.
5
F.J & Cela-Condea. Camilo-(2004) Evolution of Morality In: Handbook of Evolution, Vol.I: the evolution of humans societies and cultures-Edit by: Waketits. F.m & Antweiler.C- WILEY-VCH Verlag CmbH & Co. KCaA
6
De Waal F (1996) Good Natured: The Origins of Right and Wrong in Humans and Other Animal (Harvard University Press, Cambridge, MA).
7
De Waal, F. (2006) Primates and Philosophers: How Morality Evolved, Princeton University Press
8
Dawkins,Richard.(2006)The Selfish Gene-Oxford University Press.
9
Dobzhansky, T. (1962) Mankind Evolving: The Evolution of the Human Species. New Haven: Yale University Press.
10
Kant, Immanuel (1785) Groundwork of the Metaphysics of Morals- translated &edited by: Mary Gregor-Cambridge university press-1998
11
Korsgaard, (2010)The Source of Normativity, Cambridge University Press.
12
Korsgaard, (2006) Morality and the Distinctiveness of Human Action-in: Primates and Philosophers, How Morality Evolved- by: Frans de Waal-Princeton University Press
13
ORIGINAL_ARTICLE
مبانی "برنهاد منطق ریاضی" راسل
با در نظر گرفتن دو جریان فراگیر فلسفی قرن نوزدهم یعنی ایدهآلیسم و رئالیسم، آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد این است که راسل بر پایه کدام نظام فلسفی منطق گرایی خود را بنا کرد. طرح منطق گرایی راسل در سه دوره فکری بررسی می شود. در دوره اوّل راسل در بررسی های منطقی خویش رویکرد ایدهآلیستی دارد. در دوره دوّم با پایه ریزی فلسفه رئالیستی خود نسخه اوّلیه منطق گرایی اش را در اصول می آورد. در دوره سوّم به دلیل پارادوکس های برخاسته از جریان منطق گرایی، راسل به ایدهآلیسم اصلاح یافته ای روی می آورد و با ارائه «نظریه طبقات» نسخه کاملی از منطق گرایی خود را در کتاب مبانی ریاضی ارائه می دهد. امّا راسل همچنان در ارائه عمومیتی معتبر که برای منطق و ریاضیات اساسی است با موانعی مواجه می شود. نهایتا راسل دو «اصل موضوع تحویل پذیری» و «اصل موضوع بینهایت» را برای برداشتن این موانع مطرح می کند تا بتواند نظام منطقی خود را به درستی بنا کند.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16114_1666416342d1ca23fc9de25b0156ada4.pdf
2018-05-22
105
119
فلسفه ریاضی
راسل
منطقگرایی
نظریه مجموعهها
نظریه توصیفات
معصومه
علی حسن زاده اصل
masoomehasanzade@gmail.com
1
دانش آموخته کارشناسی ارشد فلسفه، دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
مسعود
امید
masoud_omid1345@yahoo.com
2
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه تبریز
AUTHOR
استرول، اوروم (1387)، فلسفه تحلیلی، ترجمه فریدون فاطمی، تهران: انتشارات مرکز.
1
راسل، برتراند (1390)، شرح انتقادی فلسفه لایبنیتس، ترجمه ایرج قانونی، تهران: نشر مهرویستا.
2
راسل، برتراند (1387)، تکامل فلسفی من، ترجمه نواب مقربی، تهران: صراط.
3
بارکر، استیفن (1349)، فلسفه ریاضی، ترجمه بیرشک، تهران: خوارزمی.
4
لاریجانی، علی (1380)، سه نحله مهم در مبانی ریاضیات، فصلنامه فلسفه، شماره 2-3، تهران: حکمت.
5
امید، مسعود (1381)، درآمدی بر فلسفه ریاضی، تبریز: یاس نبی.
6
ایوز، هاروارد .و(1386)، آشنایی با تاریخ ریاضیات، ج2، ترجمه وحیدی اصل، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
7
موحد، ضیاء (1387)، از ارسطو تا گودل، مجموعه مقالههای فلسفی-منطقی، تهران: هرمس.
8
ویلرد ون ارمن، کواین (1382)، «در باب آنچه هست»، مجموعه مقالات ارغنون، چاپ دوّم، ص251-231.
9
Anglin, W.S. (1994) Mathematics: A Concise History and philosophy. New York: Springer-Verlag.
10
Griffin, Nicholas (ed.) (2003) The Cambridge Companion to Bertrand Russell, Cambridge: Cambridge University Press.
11
Hylton, peter, (1990) Russell, idealism, and the emergence of analytic philosophy, Oxford: Oxford University Press.
12
Haaparanta, Leila, (2009) The Development of Modern Logic. New York: Oxford University Press.
13
Lackey, Douglas, (1981) »Russell’s 1913 Map of the Mind«, in Midwest Studies in philosophy, VI, eds. Peter A. French, et al. Minneapolis: University of Minnesota Press.
14
Linsky, Bernard, »The Notation in Principia Mathematica«, The Stanford Encyclopedia of Philosophy (Summer 2013 Edition), Endward N. Zalta (ed.), URL=http://plato.stanford.edu/archives/fall2011/entries/pm-notation/
15
Russell, Bertrand and Whitehead, A. N. (1927) Principia Mathematica to *56. Cambridge: Cambridge University press.
16
Russell, Bertrand, (1903) Principles of Mathematics, Cambridge: Cambridge University press.
17
Russell, Bertrand, (1897) An Essay on the Foundations of Geometry, Cambridge: Cambridge University press.
18
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه اعتباریات اخلاقی علامه طباطبایی و احساس گرایی اخلاقی آیر
بر مبنای برخی از نظریاتی که درباره ماهیت مفاهیم اخلاقی وجود دارد این مفاهیم را میتوان در تقسیمبندی چهارگانه: عینی (خارجی)، فلسفی، احساسی (عاطفی) و اعتباری ( قراردادی) گنجاند. محمدحسین طباطبایی برای حل پارهای از معضلات فلسفی، نظریه نوین ادراکات اعتباری را مطرح میکند. وی در تقسیمبندی اعتباریات، اخلاق را هم جزئی از مفاهیم اعتباری میداند. برخی از ویژگیهایی که برای اعتباریات اخلاقی برمیشمرد مانند نسبی بودن، نشأت یافتن از عواطف و نیازها، عدم صدق و کذب پذیری و ... این نظریه را در تشابه با نظریه احساسگرایی اخلاقی آیر فیلسوف پوزیتیویسم قرن معاصر قرار میدهد. اما با تعمق در این دو نظریه خواهیم دید، تفاوتهایی اساسی و بنیادی بین آنها وجود دارد که نباید آنها را از نظر دور داشت؛ ازجمله این که آیر با بیان این دیدگاه در صدد رد مابعدالطبیعه و متافیزیک است، اما طباطبایی با بیان نظریه اعتباریات ( بهطورکلی) در پی تثبیت جایگاه اصول عقلانی و فلسفی است.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16093_f8ff2ab16217a23cc8218c87d94c3aef.pdf
2018-05-22
121
135
اخلاق
اعتباریات
احساسگرایی
محمدحسین طباطبایی
آیر
محمدحسن
کریمی
karimivoice@gmail.com
1
استادیار گروه مبانی تعلیم و تربیت، دانشگاه شیراز
AUTHOR
خدیجه
قربانی سی سخت
khghsisakht@gmail.com
2
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت، دانشگاه شیراز
LEAD_AUTHOR
آیر. ج. الف (1353)، زبان، حقیقت و منطق، ترجمه منوچهر بزرگمهر، تهران، انتشارات علمی.
1
بکر، لارنس سی (1378)، تاریخ فلسفه اخلاق غرب، ترجمه گروهی از مترجمان، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
2
هولمز، رابرت ال (1385)، مبانی فلسفه اخلاق، ترجمه مسعودعلیا، تهران، انتشارات ققنوس.
3
سبحانی، جعفر (1382)، حسن و قبح عقلی یا پایههای اخلاق جاودان؛ با نگارش علی ربانی گلپایگانی، قم، مؤسسه امام صادق.
4
شریعتی سبزواری، محمدباقر (1385)، تحریری بر اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم، انتشارات بوستانکتاب.
5
طباطبایی، محمدحسین (1368)، اصول فلسفه و روش رئالیسم: پاورقی به قلم مرتضی مطهری، تهران، انتشارات صدرا.
6
طباطبایی، محمدحسین (1364)، تفسیرالمیزان، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، تهران، انتشارات امیرکبیر.
7
مصباح یزدی، محمدتقی (1381)، فلسفه اخلاق، تحقیق و نگارش: احمد حسین شریفی، تهران، شرکت چاپ و نشر بینالملل.
8
مطهری، مرتضی (1363)، نقدی بر مارکسیسم، تهران، انتشارات صدرا.
9
معلمی، حسن (1380)، مبانی اخلاق در فلسفه غرب و اسلامی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه.
10
مگی، براین (1372)، فلاسفه بزرگ، ترجمه عزتالله فولادوند، تهران، انتشارات خوارزمی.
11
وارنوک، مری (1380)، فلسفه اخلاق در قرن بیستم، ترجمه ابوالقاسم فنائی، قم، انتشارات بوستانکتاب.
12
Lacewing, Michael (2015), Philosophy for A2: Ethics and Philosophy of Mind, Rutledge Press.
13
Potte, Michael .K (2006), Bertrand Russell's Ethics, New York, Continuum Press.
14
Schroeder, M (2008), What is the Frege–Geach problem? Philosophy Compass, 703–720.
15
Russ Shafer-Landau (2013), Ethical Theory: An Anthology, John Wiely & Sons.
16
Knowlton, Andrew. J. Ayer. http://smart.whad.org/west-coast-publishing-philosophers-only-book-page-mortimer-adl-index-61
17
Markovits, Julia. Ethics.http://ocw.mit.edu/courses/linguistics-and-philosophy/24-231-ethics-fall2009/lecturenotes/MIT24_231F09_ lec04.pdf
18
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی نسبت میان آگاهی و سوژه در اندیشه سیاسی لویی آلتوسر
آلتوسر برجستهترین نظریهپرداز مارکسیسم ساختارگرای فرانسوی و پیشگام نقد تفاسیر هگلی از مارکس تلقی میشود که چارچوب نظریه وی پیچیدهترین برداشت از ساختار اجتماعی را ترسیم میکند. آلتوسر با نقد سوژه خودبنیاد به عنوان مبنای معرفتشناسی مدرنیته و تفسیر آن به عنوان یک تصویر ایدئولوژیک از انسان توانست از این مفهوم مهم سنت فکری روشنگری اعتبارزدایی کند. او با بازخوانی آثار متاخر مارکس نشان داد که مساله اصلی تفکر مارکس برخلاف ادعای مارکسیستهای انسانگرا تبدیل طبقه پرولتاریا به عنوان سوژه انضمامی تاریخساز نبود. بلکه اهمیت کار نظری مارکس در تولید یک مساله جدید یعنی تاریخ به عنوان یک واقعیت مادی مستقل از اراده و آگاهی انسانی بوده است. دستاورد ابداع مارکس در حوزه مباحث نظری جدید ارائه یک صورتبندی ماتریالیستی از تاریخ زندگی جمعی بشر بود و مهمترین پیامد این ابداع از نظر آلتوسر خارج شدن مفهوم سوژه از محوریت تفکر مدرن بود. تلاش آلتوسر برای جدایی میان آگاهی و سوژه، به تحول اساسی در ساختارگرایی مارکسیستی منجر شد.آلتوسر سعی داشت تا نشان دهد که انسان کنشگر تاریخ و تعیینکننده مسیر آن نیست و اساسآً تاریخ بیش از آنکه محصول اراده و آگاهی سوبژکتیو و کنش متقابل باشد، برآیند استقلال نسبی ساختارهای اقتصادی، سیاسی و ایدئولوژیک است که تعین چندبعدی صورتبندی اجتماعی تلقی میشود.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16092_9dbbdbb34a604123e8ba406ae2771188.pdf
2018-05-22
137
152
آگاهی
سوژه
ایدئولوژی
گسست
پروبلماتیک
ساختارگرایی
محمد
نژادایران
ir_1400@yahoo.com
1
عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، واحد رباط کریم، دانشگاه آزاد اسلامی، رباط کریم، ایران.
LEAD_AUTHOR
استریناتی، دومنیک (1380) مقدمهای بر نظریههای فرهنگ عامه، ترجمه ثریا پاکنظر، تهران: نشر گام نو.
1
استونز، راب (1383) متفکران بزرگ جامعهشناسی، ترجمه مهرداد میردامادی، تهران: نشر مرکز.
2
برونوفسکی، جیکوب و بروس مازلیش (1379) سنّت روشنفکری در غرب، ترجمه لیلا سازگار، تهران: آگاه.
3
بشریه، حسین (1376) تاریخ اندیشههای سیاسی در قرن بیستم: اندیشههای مارکسیستی، تهران: نشر نی.
4
پلامناتز، جان (1373) ایدئولوژی، ترجمه عزتالله فولادوند، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
5
پین، مایکل (1382) بارت، فوکو، آلتوسر، ترجمه پیام یزدانجو، تهران: نشر مرکز.
6
دکارت، رنه (1372) گفتار در روش، ترجمه: محمدعلی فروغی «سیر حکمت در اروپا»، تهران: انتشارات زوار.
7
فرتر، لوک (1386) لویی آلتوسر، ترجمه امیر احمدی آریان، تهران: نشر مرکز.
8
کاپلستون، فردریک (1379) دکارت، ترجمه على کرباسىزاده اصفهانى، تهران: مؤسسه انتشارات مدینه.
9
کالینیکوس، الکسی (1392) ساختن تاریخ: عاملیت، ساختار و تغییر در نظریه اجتماعی، ترجمه مهدی گرایلو، تهران: پژواک.
10
کرایب، یان (1378) نظریه اجتماعی مدرن از پارسونز تا هابرماس، ترجمه عباس مخبر، تهران: آگه.
11
لوفور، هانری (1393) ماتریالیسم دیالکتیکی، ترجمه آیدین ترکمه، تهران: تیسا.
12
مارکس،کارل (1347) هجدهم برومر لوئی بناپارت، ترجمه محمد پورهرمزان، بیجا: بینا.
13
مارکس،کارل (1378) سرمایه (جلد اول)، ترجمه ایرج اسکندری، تهران: فردوس.
14
مارکس،کارل (1375) گروندریسه: مبانی نقد اقتصاد سیاسی، ترجمه باقر پرهام و احمد تدین، تهران: آگه.
15
مارکوزه، هربرت (1367) خرد و انقلاب، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: نشر نقره.
16
مکدانل، دایان (1380) مقدمهای بر نظریههای گفتمان، ترجمه حسینعلی نوذری، تهران: فرهنگ گفتمان.
17
- Althusser, Louis (1969), For Marx, translated by Ben Brewster, Verso, London.
18
- Althusser, Louis (1995), ‘Ideology and Ideological state Apparatuges; (notes to ward investigation)’, in. Ziziek, S, mapping Ideology. London: verso.
19
- Althusser, Louis (1971), Lenin and philosophy and other essays, translated by Ben Brewster, Monthly review press, London and NewYork.
20
- Althusser, Louis (1972), Politics and History: Montesquieu, Rousseau, Hegel and Marx, translated by Ben Brewster, London: NLB.
21
- Althusser, Louis and Etienne Balibar (1970), Reading Capital, Translated by. Ben Brewser, Librairie Francois.
22
- Boudon, Raymond & François Bourricaud (2003), A Critical Dictionary of Sociology, University of Chicago Press.
23
- Hegel, G. W. F. (1977), Phenomenology of Sprit, Trans. A. V. Miller, Oxford: Clarendon.
24
- Hegel, G. W. F. (2010), The Science of Logic, Edited and Trans. by George di Giovanni, Cambridge: Cambridge University Press.
25
- Hume, David (1983), A Treatise of human nature (ed.) L.A Selby- Bigge, oxford at the Clarendon press.
26
- Kant, Immanuel (1998), Critique of pure reason, Trans and (ed.) P. Guyer and A.W.Wood, Cambridge University Press.
27
- Kemp smith, Norman (1996), Commentary to Kant's critique of pure reason, Humanities Paperback Library.
28
- Lukcs, Georg (1971), History and Class Consciousness: Studies in Marxist Dialectics, trans. Rodney Livingstone, Cambridge, MA: MIT Press.
29
- Marx, Karl (1970), A Contribution to the Critique of Political Economy, trans. S. W. Ryazanskaya, ed. and intro. Maurice Dobb, New York: Progress Publishers.
30
- Marx, Karl and Friedrich Engels (1956), The Holy Family, Moscow: Foreign Languages Publishing House.
31
- Marx, Karl and Friedrich Engels. (1975), The German Ideology. Moscow: Progress Publishers.
32