ORIGINAL_ARTICLE
نظریة قیاس ارسطویی از دیدگاه لوکاسیهویچ
منطق ارسطو در دوران جدید با مخالفتهای بسیاری مواجه بوده است و برخی نیز بر آن بودند که با وجود نظریة مجموعهها و منطق محمولات، دیگر نیازی به منطق ارسطو نیست. اما گسترة تحقیقاتی که منطقدانان غربی در چند دهة اخیر در زمینة منطق ارسطو به عمل آوردهاند، نشان میدهد که این منطق هنوز هم زنده و قابل اعتنا است. در میان مطالعات انجام گرفته دربارة منطق ارسطو، دو رویکرد را میتوان از یکدیگر متمایز ساخت. در یک رویکرد، قیاس ارسطویی به عنوان یک دستگاه استنتاج طبیعی (Natural deduction system) صورتبندی میشود. کُرکُران (John Corcoran) و اسمیلی (Timothy Smiley) از این رویکرد دفاع میکنند. در رویکرد دوم، نظریة قیاس ارسطو با نگرش اصل موضوعی (Axiomatic system) سامان مییابد. چهرة برجستة این رویکرد منطقدان مشهور لهستانی، لوکاسیهویچ (Jan Lukasiewicz) است. در این مقاله به معرفی دستگاه اصل موضوعی منطق ارسطو از نگاه لوکاسیهویچ پرداخته شده است.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_360_23ce2d9920dd0979a4dc7cb64f64c251.pdf
2010-06-22
1
29
قیاس
استلزام
قاعدة استنتاجی
اصل موضوع
برنهاد
منطق گزاره¬ها
عکس
افتراض
برهان خلف
اثبات (برهان)
نفی
داود
حیدری
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تناسب سبک ادبی «مدیتیشن» با روش تحلیلی دکارتی در تأملات1
کتاب تأملات متداولترین و پرخوانندهترین متن فلسفی در دوران جدید بوده و فیلسوفان با هر مشرب فلسفی آن را در مد نظر قرار دادهاند و هستۀ اصلی برنامههای درسی فلسفه را تشکیل داده است، تا جاییکه نهتنها اهل فلسفه بلکه بیشتر فرهیختگان با این اثر کمابیش آشنایی دارند. هیچ کتابی در تاریخ فلسفه بهاندازۀ این کتاب کوچک بهنسبت حجمی که دارد، مهم و مؤثر نبوده است. بیگمان یکی از علل اصلی موفقیت این اثر افزون بر غنای فلسفی و عظمت مابعدالطبیعة دکارت، سبک نگارش بدیع و روش برهانپردازی منحصربهفردی است که دکارت آگاهانه و هنرمندانه آن را بهکار میگیرد. نویسنده در مقالة پیشرو میکوشد تا از این منظر به تأملات بنگرد و ساختار، سبک و گونة ادبی آن را بهاختصار بازنماید
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_361_d35f027130a8afe839e2e9982e0ec1cb.pdf
2010-06-22
31
48
: سبک نگارش
گونة ادبی
روش
تحلیل
ترکیب
«مدیتیشن»
پیشپنداشتهها
نظام ارسطوییــمدرسی
کشف
اعتراضات
مصطفی
شهرآیینی
1
استادیار گروه فلسفه، دانشگاه تبریز
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی انتقادی گزارش کاپلستون از نظریة مُثل افلاطونی
فردریک کاپلستون، برای اهل فلسفه، چهرة شناخته شدهای است و نام وی «یک دوره تاریخ فلسفه» را با یازده جلد تداعی میکند که جزو منابع معتبر دانشگاهی است. کاپلستون، فصلی از جلد اول اثر خود را به گزارش نظریة مُثل اختصاص میدهد. او پس از مقدمهای کلیدی و معرفی تلقی مرسوم از نظریة مُثل، میکوشد با استناد به متن برخی محاورههای افلاطون و بهره گرفتن از سخنان ارسطو، به تقریر نظریة مُثل بدانگونه که افلاطون واقعاً مدعی است بپردازد. اما به نظر میرسد گاهی نیت نیک کاپلستون با محتوای تقریر، او همخوانی ندارد.
بخشی از این نوشته با بازنگری پارههایی از گزارش کاپلستون، نشان میدهد که مورخ از آغاز به روایتی شبه ارسطویی از نظریة مُثل روی میآورد: طبق این روایت، مُثل کلّیات قائم به ذات خود هستند. لذا گزارش کاپلستون را ذهنیت «یکی بودن کلّی با مثال» سایه میافکند که البته بخشی از تعلیم ارسطو نیز همین مطلب است. ضمن تحلیل رویکرد و تلقی کاپلستون، میکوشیم تا همانندی گزارش کاپلستون با روایت ارسطو را نشان دهیم و مواضعی از آن گزارش را با لحاظ مبانی خود افلاطون، بررسی یا مورد تردید قرار دهیم. افزون بر این، در نوشتة کاپلستون و ترجمة فارسی آن نیز ضعفهایی راه یافته است که طی بحث به برخی از آنها اشاره میکنیم.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_362_383d89e42c3162fedf967496b7147817.pdf
2010-06-22
49
80
افلاطون
ارسطو
کاپلستون
نظریة مُثل
مثال و صورت
کلّیات
مجید
صدرمجلس
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نگاهی به جایگاه مفهوم «استعلایی (Transcendental)» در فلسفۀ نظری کانت *
(با توجّه به پارهی از مصادیق آن در کتاب نقد عقل محض)
مفهوم «استعلایی»، بنیادیترین مفهوم در فلسفۀ نظری کانت است. از همین رو، فهم معرفتشناسی کانت اساساً مبتنی بر فهم معنا، کاربرد و کارکرد این مفهوم در نظر اوست. در این مقاله، با روشی توصیفی- تحلیلی، خواهیم کوشید که با توجّه به پارهای از مصادیق مفهوم «استعلایی» در کتاب نقد عقل محض، نشان دهیم که فلسفۀ نظری کانت، برخلاف فلسفههای عقلی و تجربی پیش از وی که همگی «متعالی - محور»ند، به چه معنا و چگونه فلسفهای «استعلایی- محور» است. برای انجام این کار خواهیم کوشید که با بیان تحلیل کانت از ساختار و کارکرد منطقی احکام فاهمه حضور مفهوم «استعلایی» در قالب سلسلهای از عناصر غیر تجربی، بویژه عنصر«وحدت خودآگاهی محض»، در معرفتشناسی کانت را نشان دهیم.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_363_ff0b605b4e71a3628bce4675d9a0bc41.pdf
2010-06-22
81
103
استعلایی
متعالی
ساختار و کارکرد منطقی احکام فاهمه
من استعلایی
علیاکبر
عبدلآبادی
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی مسألة شرّ در اندیشة لایبنیتس
مشاهدة کاستیها و نقایص جهان موجود و درد و رنج ناشی از آنها و به عبارت دیگر وجود شرور در عالم، ذهن همة آدمیان را مشغول داشته است. آنان میخواهند بدانند که مبدأ شرور چیست و چگونه میتوان آنها را با اعتقاد به خدایی که عالم و قادر مطلق و خیر محض است و صنع او بهترین صنع ممکن است، سازگار دانست. لایبنیتس با طرح پرسشهایی که به اعتقاد هیوم، از زمان اپیکور مطرح بوده و همچنان بیجواب ماندهاند میکوشد تا پاسخهای مناسبی پیدا کند. وی با پذیرش سه نوع شر، به شیوههای گوناگون به تبیین آنها میپردازد. در این مقاله پاسخهای لایبنیتس به سه دسته تقسیم میشود و هر یک مورد بررسی قرار میگیرد. اگر چه معمولاٌ پاسخهای او را مبتنی بر سنت آگوستین دانستهاند، در اینجا نشان دادهایم که یکی از پاسخها، و شاید عمیقترین آنها، مبتنی بر مبانی مابعدالطبیعة خود لایبنیتس است.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_364_f97ab52188e2aaa28573c480741c0053.pdf
2010-06-22
105
129
شرّ متافیزیکی
شرّ فیزیکی
شرّ اخلاقی
ممکن
ممکنالجمع
علی
فتح طاهری
fathtaheri@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جدال مکانیسم و غایتمندی در نقدهای اوّل و سوّم کانت و راهِ استعلایی کانت برای آن
کانت در نقد عقل محض و تمهیدات، تصویری مکانیکی و نیوتنی از طبیعت پدیداری عرضه کرده است. یکی از مقومات اصلی این تصویر، اصل علیت است که در همراهی با دیگر اصول فاهمه و مفاهیم پیشین ذهن، عرصة تجربه را حاصل میآورد. ازاینرو کانت در تمامی آثار خود، این اصل را ضروری و غیر قابل اجتناب معرفی کرده است. با اینحال وی در نقد قوه حکم، این اصل را در بررسی ارگانیسمها و طبیعت بهعنوان یک کل، ناتوان دانسته و با طرح نوع دیگری از علیت (علت غایی)- که حاوی صورتی از شعور و هدفمندی است- به تعارض (آنتینومی) دیگری از تعارضات عقل پرداخته است. این نوشتار درصدد است پس از معرفی تصویر مکانیکی از طبیعت، جدال و نسبت مکانیسم و غایتمندی را در اندیشة کانت بررسی کند.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_365_323b3dec3c69bc39762b9cd4f82fb1f9.pdf
2010-06-22
131
153
مکانیسم
غایتمندی
طبیعت
علیت
فاعلی
علت غایی
معرفت تجربی
ارگانیسم
رضا
ماحوزی
mahoozi.reza@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی رابطة وظیفه¬گرایی با نتیجهگرایی
نظریّات وظیفهگرایانه در تقابل با نظریّات نتیجهگرایانه بهتر فهمیده میشوند و در فلسفة اخلاق، عموماً در اشاره به انگارههای اخلاقی غیر نتیجهگرایانه به کار میروند. یکی از مهمترین دلالتهای وظیفهگرایی این است که رفتار شخص میتواند نادرست باشد، حتی اگر نتایج آن بهترین نتایج ممکن باشد. نتیجهگرایی به آن دسته از نظریّات اخلاقی اطلاق میشود که بنابر آنها، نتایج اعمال مبنای هر حکم اخلاقی معتبر دربارة آنهاست. پس، بر اساس نتیجهگرایی، عملِ اخلاقاً درست عملی است که به بهترین نتایج منتهی میشود. در تقابل با نتیجهگرایی، وظیفهگرایی بر اینکه مردم چگونه مقاصد خود را عملی کنند، تأکید میورزد و آن را از چرایی انجام عمل مهمتر میداند. بر اساس نظریّات وظیفهگرایانه، ما وظیفه داریم که بعضی از اعمال را انجام دهیم و از انجام دادن بعضی از اعمال خودداری کنیم؛ این وظیفه، از ماهیت خود عمل ناشی میشود و نه از نتایجی که با انجام گرفتن عمل حاصل میشوند. در این مقاله، علاوه بر شرح و تحلیل نظریّات نتیجهگرایانه و همچنین نظریّات وظیفهگرایانه، به بررسی رابطة این دو دسته از نظریّات اخلاقی میپردازیم. فلسفة اخلاق جدید، علاقة بیشتری به این مسئله که چگونه مؤلّفههای وظیفهگرایانه میتوانند با نتیجهگرایی ترکیب شوند، نشان میدهد.
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_366_f2c754868f86bbf4a06e29973452a141.pdf
2010-06-22
155
179
وظیفه¬گرایی
نتیجهگرایی
وظیفه
الزام
درست
خوب
محمدجواد
موحدی
1
LEAD_AUTHOR