Journal of Philosophical Investigations

نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی

نویسنده

استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه بین المللی امام خمینی قزوین

چکیده

 پارادوکس های منطقی یک عبارت یا یک جمله خود ارجاع معیوب اند که هم فرض صدق آن مستلزم تناقض است و هم فرض کذب آن. لذا از آنجا که پارادکس های منطقی درستی مهم ترین تئوری های منطقی و فلسفی مانند تعریف خبر به صدق و کذب پذیری، نظریه مطابقت در صدق، قاعده امتناع تناقض و نظام منطق دوارزشی ارسطویی را زیر سوال می برد، پیداکردن راه حل مناسب برای آن همواره یکی از مهم ترین دغه دغه های منطق دانان مسلمان بویژه در قرن هفتم و برخی از منطق دانان غربی بوده است. بطوریکه قریب به ده راه حل از جانب آنان برای این شبهات ارایه شده است که ما همه را نقل، تبیین و مورد نقد و بررسی قرار داده ایم. به طور کلی در میان راه حلهای ارایه شده، خواجه نصیرالدین طوسی و به تبع او تفتازانی و صدرالدین دشتکی توانسته اند با قایل شدن به مراتب خبر و تمایز خبر و مخبرعنه و یا صدق درجه اول و درجه دوم و همچنین آلفرد تارسکی از منطق دانان غربی با ارایه نظریه مراتبی زبان توانسته اند برون شد مناسبی از این شبهات ارایه نمایند. اما با توجه به امکان ارایه تقریرهای تقویت شده از پارادوکس ها به نظر می رسد که هیچکدام از راه حل های مطرح شده قابل قبول نباشد. لذا نگارنده معتقد است که قبول نظام منطق چندارزشی و پذیرفتن جملات خبری نه صادق و نه کاذب که نزد برخی متکلمان متقدم مطرح بوده و با هستی شناسی تشکیکی ملاصدرا نیز سازگارتر است، می تواند راه حل قابل قبولی برای این شبهات باشد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Logical Paradoxes

نویسنده [English]

  • Reza Rasouli Sharabiani

چکیده [English]

Logical paradoxes are self vicious reference sentences that are there lies contradiction in assumption of both its truthfulness and its falsity, hence. For the reason that logical paradoxes challenge the veracity of the most important theories of logical and philosophy such as statement`s ability to truthfulness and falsity the correspondence theory of truth, law of the excluded middle and the system of Aristotelian bivalence, finding a reliable solution for them has always been one of the most important apprehensions of Muslim logicians specially in 7th century and also some western logicians. So that approximately ten solutions for paradoxes have been presented by them all of which have been introduced, analyzed and criticized in this article generally. Among the presented solutions, Khaje Nassir and following him, Taftazani and Sadroddin Dashtaki, believing in hierarchy of the statement and discrimination of the statement and predicate or priority and posteriority of the truth, managed to achieve an appropriate solution of paradoxes. In resent centuries Alferd Tarsky, a western logician, introducing the hierarchy theory of language has managed to devise a solution for these paradoxes. But, regarding the possibility of formulating new reinforced assertions of paradoxes, it seems that none of the stated solutions in this article is acceptable. Therefore, the author suggests that adopting the multivalence system of logic and accepting neither-true, nor-false statements which has been contemplated by some prior theologians and is more adaptable with skeptical ontology of Molla Sadra can be acceptable solution.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Paradox
  • correspondence theory
  • truth
CAPTCHA Image