سهیلا بهرمانی؛ حسین اردلانی؛ نفیسه نمدیانپور؛ پرناز گودرزپروری
چکیده
جریان اندیشه پستمدرنیستی در اواسط قرن بیستم جوانه زده و تا به امروز رشد کرده و تکامل یافته است. ژان فرانسوا لیوتار (98-1925) فیلسوف فرانسوی نوعی حساسیت بصری پستمدرنیستی را در برابر حساسیت گفتاری مدرنیستی ...
بیشتر
جریان اندیشه پستمدرنیستی در اواسط قرن بیستم جوانه زده و تا به امروز رشد کرده و تکامل یافته است. ژان فرانسوا لیوتار (98-1925) فیلسوف فرانسوی نوعی حساسیت بصری پستمدرنیستی را در برابر حساسیت گفتاری مدرنیستی مینشاند. او دارای اندیشههای انتقادی است و شیوههای نوینی را برای نقادی وضعیت فکری و فرهنگی معاصر در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی و هنری ارائه میدهد. ملاکهای کلی حقیقت و کذب، به شدت در چهارچوب نظری اندیشه لیوتار مسئلهدار هستند و نمیتواند آنها را مسلم و یقینی بپذیرد، اما در فقدان چنین قواعدی به دنبال اندیشه و عملی مسئولانه است. این فیلسوف پست مدرن، با نگاهی به آثار دوشان به بزرگداشت دیدن و چشم و حساسیت بصری در وضعیت پست مدرن میپردازد. لذا در این مقاله که به شیوه توصیفی تحلیلی و با مطالعه منابع کتابخانهای صورت گرفته است، در وهله نخست به مرور چیستی گفتمان زبانی مدرنیستی در تفکرات لیوتار پرداخته خواهد شد و در مرحله بعد حساسیت بصری پست مدرنیستی در تفکرات وی مورد کنکاش قرار میگیرد و از این رهگذر ضمن بررسی آثار دوشان به ارائه قرائت جدیدی که لیوتار از امر والا مطرح میکند، خواهیم پرداخت که منجر به تعریف جدیدی از امروالا خواهد شد و میتوان آن را والای پستمدرنیستی لیوتاری نام نهاد.