ابراهیم کنعانی؛ اکرم صفی خانی
چکیده
پژوهش پیشروی میکوشد با کاربست نظریۀ ژَک لَکان متفکر و روانکاو فرانسوی، به نحوۀ شکلگیری سوژه در «دیگریِ بزرگ» با توجه به اثر متنهایی برای هیچ نوشتۀ ساموئل بکت بپردازد. سوژۀ مدِّ نظر لکان، ...
بیشتر
پژوهش پیشروی میکوشد با کاربست نظریۀ ژَک لَکان متفکر و روانکاو فرانسوی، به نحوۀ شکلگیری سوژه در «دیگریِ بزرگ» با توجه به اثر متنهایی برای هیچ نوشتۀ ساموئل بکت بپردازد. سوژۀ مدِّ نظر لکان، خطخورده، چندپاره، منقسم و بهمثابۀ سوژۀ فقدان است که به هویت یکپارچه و ثابت تن نمیدهد. برپایۀ این، پرسش اصلی نوشتار حاضر تبیین ناتوانی سوژه در پیدا کردن کلیت و تمامیت هویت خود میباشد. هدف اصلی این مقاله، بررسی نحوۀ شکلگیری سوژه در«دیگریِ بزرگ» و تبیین چگونگی رخنهکردن زبانِ «دیگری» در «من» است. بدین جهت ابتدا مفاهیم کلیدی از قبیل: ناخودآگاه، دیگری، سوژۀ بیان و بیانگر را ارائه دادیم؛ سپس با روش توصیفی- تحلیلی و با نمونهکاوی، متن را تحلیل و بررسی کردیم. یافتههای مطالعۀ حاضر در متنهایی برای هیچ نشان میدهد که «دیگریِ بزرگ» بهمنزلۀ «زبان» در گفتمان حضور مییابد و با نقشآفرینی، سبب تغییر وضعیت و انقسام سوژه میشود که این انشقاق و دوپارگی، خود را در گزارههایی خودآگاه و ناخودآگاه آشکار میسازد؛ همچنین «دیگری بزرگ» با زنجیرهای از دالهای زبانی بر سوژه چیره میشود که اختیار و ارادۀ سخن را از او گرفته و همین امر منجر میشود به اینکه راویِ اثر مذکور به شکل راویِ روانگسیخته، هذیانی و زبانپریش در متن ظاهر شود و روایتی فاقد انسجام را تولید کند. درواقع، با این بررسی میتوان شیوههای بازنمایی سوژه در ارتباط با دیگری و چگونگی مواجهشدن با مقولۀ هویت را در متن مورد بحث تبیین کرد.