حسن رهبر؛ خلیل حکیمی فر؛ حمید اسکندری
چکیده
غایت نهایی فلسفهورزی، دستکم در فلسفۀ کلاسیک، دریافت حقیقت خطاناپذیر است. فیلسوفان با دیدگاهها و مبانی فکری مختلف میکوشند ساختاری برای دریافت حقیقت بنا نهند. نیشیدا فیلسوف ژاپنی مکتب ذن، کسب حقیقت ...
بیشتر
غایت نهایی فلسفهورزی، دستکم در فلسفۀ کلاسیک، دریافت حقیقت خطاناپذیر است. فیلسوفان با دیدگاهها و مبانی فکری مختلف میکوشند ساختاری برای دریافت حقیقت بنا نهند. نیشیدا فیلسوف ژاپنی مکتب ذن، کسب حقیقت را بر مبنای دیدگاهی میداند که آن را «منطق هویت مطلقاً متناقض» نام میدهد. از سوی دیگر، ملاصدرا نیز دریافت حقیقت خطاناپذیر را در نظرگاهی عرضه میکند که نگارندگان از آن به «منطق صوری - شهودی» یاد میکنند. پژوهندگان فهم دیدگاه نیشیدا را در گرو آگاهی از سه مبنای آن میدانند که عبارتاند از: فلسفه و کوآنهای ذن، تفاوت مفاهیم صوری و متناقض، و نیستی مطلق. نیشیدا و ملاصدرا هر دو در کنار باور به کاستیهای ساختار منطق صوری، آن را برای دستیابی به حقیقت، ناتمام میپندارند. ایشان ادراک را نه انفعال صرف بلکه امری از سنخ فعل و صدور به شمار میآورند. ملاصدرا برهان را آغاز دستیابی به حقیقت و شهود را انجام آن میداند. نیشیدا اما از مفهوم «عمل - شهود» اسم میبرد و تأکید میکند ما حقایق را از این طریق میبینیم و بهاینترتیب عمل میکنیم. او عمل - شهود را وحدت تضادهای دین و عمل میداند. بااینوجود، نیشیدا اکیداً از اینکه دیدگاه او رنگ و بویی عرفانی یا دینی بیابد، پرهیز میکند و شهود را بهعنوان حالت منفعل ذهن یا نوعی خلسه رد میکند. در مقابل اما ملاصدرا شهود را دریافت حقیقت از رهگذر پیوند نفس با عالم مجرد و در مراتب والای عرفانی محسوب میکند. پژوهندگان میکوشند در این نگاشت با روش کیفی و تحلیلی- توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانهای با محوریت آثار دست اول ملاصدرا و نیشیدا به پرسشهای اساسی این پژوهش پاسخ گویند.