مریم صوفی؛ محمد محمدرضایی؛ مجید دهقان
چکیده
رنج حیوانی و مسئله شر به تازگی به عنوان چالشی برای خداباوری، بسیار موردتوجه قرار گرفته است. کلتز با نگرشی نوتومیستی در صدد پاسخگویی به این مسئله است. این مقاله بررسی و ارزیابی دفاعیه کلتز را به عهده دارد. ...
بیشتر
رنج حیوانی و مسئله شر به تازگی به عنوان چالشی برای خداباوری، بسیار موردتوجه قرار گرفته است. کلتز با نگرشی نوتومیستی در صدد پاسخگویی به این مسئله است. این مقاله بررسی و ارزیابی دفاعیه کلتز را به عهده دارد. کلتز همچون آکویناس، احساسات ناخوشایند چون درد، غم، ترس و ناامیدی را شر تلقی نمیکند بلکه آنها را فرایندهای فیزیولوژیکی خوبی میداند که برای حیوانات مفیدند. همینطور، وی با بررسی عقلانیت و نشانههای خودآگاهی چون فراشناخت، حافظه رویدادی و نظریه ذهن از مسیر برخی تحقیقات علمی درصدد است نشان دهد که عقلانیت و خودآگاهی حیوانات محل تردید است و از آنجایی که تواناییهایی شناختی با توانایی ادراک درد و رنج رابطه مستقیمی دارد، لذا ادراک درد و رنج در حیوانات نیز محل تشکیک است، براساس نگرش نوتومیستی کلتز، حیوانات، صرفا از قوه وهم برخوردارند که سبب میشود آنها، استنتاج تجربی را شبیهسازی کنند. اما اگر حیوانات از خودآگاهی برخوردار باشند، میتوان حشر و زندگی ابدی را در مورد آنها نیز مطرح ساخت. شبهات دیگری، چون ماهیت عبث بودن برخی از دردها مثل سندرم درد مزمن، نیز مطرح است. کلتز به این شبهات بر اساس هدف خداوند برای جهان آفرینش، محدودیتهای موجود در عالم و پیام اخلاقی که اینگونه دردها با خویش به ارمغان میآورند، پاسخ میدهد. در ادامه به نقد برخی از نظرات کلتز پرداخته و نشان داده میشود که وجود حافظه رویدادی و قابلیت مفهومسازی در حیوانات در برخی آزمایشات، به اثبات رسیده است، بنابراین دیدگاه او درباره انکار درد و رنج حیوانی، توفیق چندانی به دست نخواهد آورد. به نظر میرسد کلتز با اتکای بیشتر بر بخشهای دیگر تئودیسهاش نظیر هدف خداوند برای آفرینش جهان، فواید درد و رنج برای مخلوقات زمینی، حیات پس از مرگ حیوانات و جبران درد و رنجهای آنان توسط خداوند، موفقیت بیشتری را حاصل خواهد کرد.