حسین وهابپور؛ سید ابراهیم آقازاده؛ توکل کوهی گیگلو
چکیده
از دیرباز چگونگی آفرینش و به تبع آن، نظریۀ «خلق از عدم» یکی از چالشهای اساسی میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی است. تفسیرها و تبیینهای متعدد در این خصوص، بیشتر در شکل تقابل میان حدوث و قدم مورد ...
بیشتر
از دیرباز چگونگی آفرینش و به تبع آن، نظریۀ «خلق از عدم» یکی از چالشهای اساسی میان فیلسوفان و متکلمان اسلامی است. تفسیرها و تبیینهای متعدد در این خصوص، بیشتر در شکل تقابل میان حدوث و قدم مورد بررسی قرار گرفته است. اشاعره منشأ آفرینش را از عدم «خلق شیئ از لا شیئ» میدانند و معتقدند که حوادث قبل از حدوث نه از اشیاء هستند و نه از اعیان. در این نگرش، ابتدای آفرینش هیچ است و جهان هستی با اراده و قدرت مطلقه الهی، بدون واسطه از عدم پدید آمده است. پیدایش هستی مبتنی بر نظام طولی نیست؛ بلکه موجودات جهان با اراده الهی و به طور مستقل پدید آمدهاند. اراده و قدرت او هرگونه ضرورت و واسطه را در خلقت نفی میکند. مخلوقات صدور و فیضان جبری از جانب الوهیت نیستند؛ بلکه ذاتاً به اراده آزاد و اختیار خالق وابستهاند. در مقابل، ملاصدرا معتقد به حدوث زمانی و حدوث ذاتی است و با تعدیل اصطلاح خلق از عدم، بر آفرینش، از «لا من شیء» استفاده کرده است. وی حدوث عالم و خلق از عدم را با براهین فلسفی اثبات کرده و بر اساس حرکت جوهری، عالم را حادث زمانی میداند. از نظر وی جهان ذاتا متجدد است و حدوث زمانی عالم به معنی خلق جهان «با زمان» است نه «در زمان».