مهدی عطارزاده؛ مریم جمالی؛ محمد ضیمران
چکیده
ژان بودریار نظریهپرداز پستمدرن در عرصه جامعهشناسی رویکردی فلسفی را برای تشریح دنیای کنونی اتخاذ کرد. بودریار از وضعیت جهان امروز، تحت عنوان حاد واقعیت یاد میکند و معتقد است که امروزه وانمودهها ...
بیشتر
ژان بودریار نظریهپرداز پستمدرن در عرصه جامعهشناسی رویکردی فلسفی را برای تشریح دنیای کنونی اتخاذ کرد. بودریار از وضعیت جهان امروز، تحت عنوان حاد واقعیت یاد میکند و معتقد است که امروزه وانمودهها واقعیتر از واقعیت، نمود دارند و هنر و سینما نیز به ابزارهای وانمایی بدل شدهاند و آماج انتقادات وی قرار میگیرند. با توجه به انتقاد شدید بودریار، این سؤال پیش میآید که سینما چگونه میتواند در نگاه بودریار به بقای خود ادامه دهد؟! این تحقیق تلاشی است در راستای احیای سینما در منظرگاه بودریار، که در این راه از روش تجزیه و تحلیل منابع کتابخانهای به شیوه توصیفی_تحلیلی بهره میبرد و با تأکید بر استدلالات خودِ بودریار راهحلهایی را در راستای بازپسگیری ماهیت ازدسترفته سینما ارائه میدهد که میتواند مورد استفاده سینماگران قرارگیرد. از جمله دستآوردهای این پژوهش آن که؛ از منظر بودریار، سینمای امروز، آنقدر در وانموده مستغرق گردیده که به وسیلهای برای وانمایی بدل شده است. بودریار آنقدر بدبین است که بهنظر نمیرسد از نظر او -در جهان پستمدرن- راه گریزی از وانموده وجود داشته باشد. به تَبَعِ آن، سینما نیز راه گریزی از آن ندارد. با این تفاسیر، بهنظر میرسد تنها راه برای خلاصی از وانمایی، رویارویی با آن، توسط ابزارهایی از جنسِ خودِ وانموده باشد. بنابراین، راهکارِ سینما برای فائق آمدن بر وانمایی؛ دوری از آن نیست -چراکه به باور بودریار اساساً گریزی از وانمایی نیست. راهکاری که نگارندگان ارائه میدهند، اتفاقاً بهرهوری از خودِ وانمایی؛ اما در راستای برملانمودن وانموده است؛ که از آن تحت عنوان «وانمودنِ وانموده» یاد میکنند. درنتیجه، در طی این مقاله –با استناد به آراء خود بودریار- مشخص میشود که «وانمودنِ وانموده» میتواند از طریق افراط در وانمایی اتفاق افتد. از جمله رهیافتهای عملیاتیِ آن نیز میتواند بکارگیری بیشازحد جلوههای ویژه کامپیوتری یا «وانمایی مضاعف»، البته در راستای برملا نمودنِ وانماییِ سینما باشد.