رحمت الله محمودی؛ حسین مصباحیان؛ مهدی ذاکری
چکیده
این مقاله درصدد ابهامزدایی یا تناقضزدایی از مفهوم ایدئولوژی از طریق ارجاع به آراء ریکور است. ریکور روش بررسی خود از ایدئولوژی را پدیدارشناسانه مینامد؛ زیرا اصطلاح ایدئولوژی زمانیکه در یک چارچوب ...
بیشتر
این مقاله درصدد ابهامزدایی یا تناقضزدایی از مفهوم ایدئولوژی از طریق ارجاع به آراء ریکور است. ریکور روش بررسی خود از ایدئولوژی را پدیدارشناسانه مینامد؛ زیرا اصطلاح ایدئولوژی زمانیکه در یک چارچوب جدلی قرار گیرد، هم از «استفاده بد» و هم از «سوءاستفاده» رنج خواهد برد. فقط با یک رویکرد معناشناسانۀ جدی و یک توضیح صحیح از شرایطی که این مفهوم بدان وابسته است، میتوان نقطه اختتامی بر این سوءاستفاده نهاد. چنین امری در پرتو رویکردی میسر است که ریکور آن را «پدیدارشناسی تکوینی»، «تحلیلی اوجگیرنده از مفهوم» و «تلاشی برای کاوش در زیر سطح معنی آشکار ایدئولوژی برای رسیدن به معانی بنیادی آن» مینامد. این مقاله با مبنا قرار دادن اثر پل ریکور با عنوان سخنرانیهایی دربارۀ ایدئولوژی و اتوپیا که در سال ۱۹۷۵ در دانشگاه شیکاگو ایراد شد و سایر مقالات و آثار او درباره ایدئولوژی و پدیدارشناسی، تلاش کرده است تا همراه با ریکور به دو پرسش اصلی این حوزه پاسخ گوید: الف) تئوریسینهای اصلی مفهوم ایدئولوژی چه کسانی بودند؟ ب) چند نوع تعریف عمده از بررسی پدیدارشناسانۀ ایدئولوژی قابلاستخراج است؟ عصاره پاسخ در هم تنیده به دو پرسش مذکور این است که ریکور ضمن بررسی آثار کسانی مانند مارکس، آلتوسر، مانهایم، وبر، هابرماس و گیرتز، برداشتهای رایج و منفی از ایدئولوژی را مورد تردید قرار میدهد و بر اساس بررسی دقیق و عمیق آثار متفکران مذکور، به سه تعریف عمده و مشخص یا بهعبارتدیگر سه مرحله یا کارکرد از ایدئولوژی میرسد که اولی بر پایۀ تعریف مارکس، دومی بر پایۀ نگرش وبر و آخری براساس دیدگاههای گیرتز به این اصطلاح شکل گرفته است. ریکور به ترتیب این سه تعریف، مرحله یا کارکرد را ایدئولوژی بهمثابه «کژتابی واقعیت»، ایدئولوژی بهمثابه منبع «مشروعیت قدرت» و بالاخره ایدئولوژی بهعنوان منبع «انسجام اجتماعی» مینامد. برپایه چنین تحلیلی از ایدئولوژی، مقاله در قسمت دوم خود به کارکردهای مختلف اتوپیا پرداخته است و ضمن تاکید بر وجوه مثبت اتوپیا، همزبان با ریکور نتیجه گرفته است که جامعه بدون اتوپیا جامعهای مرده است.