این مقاله اظهارات افلاطونی مشهور، لئون روبن را مبنی بر این که افلاطون میان نفس و تعلیمیات نوعی قرابت نزدیک به وحدت میدیده است، تأیید و اثبات میکند. بدین معنی که منظور افلاطون از تعلیمیات و نفس سریانیافته در سرتاسر عالمِ صیرورت یک چیز بوده است؛ درست همانگونه که وی مُثُل را همان اعداد میپنداشته است. پس چنانکه در یکی پنداشتن مُثُل و اعداد هیچگونه استبعادی به ذهن صاحبنظران نرسیده است، این جا نیز طرح چنین استبعادی منطقی به نظر نمیرسد؛ زیرا هر دو در راستای اندیشهای واحد و مبتنی بر نفوذ آموزههای فیثاغوری در تفکر افلاطون است. به ویژه اگر در نظر داشته باشیم که حیثیت بهرهمندی، که گاه از آن با نام نظم و تناسبهای ریاضی و گاهی دیگر با نام نفس یاد میشود، نمیتواند دو حیثیت باشد؛ زیراکه در آن صورت با هدف او که تبیین «وحدت در کثرت» در چارچوب نظریة بهرهمندی است، ناسازگار شود. در ضمن مباحث نیز خواهیم دانست که تعلیمیات، اموری جدا از عالم محسوسات و از عالم مُثُل نیستند. روش کار عمدتاً بر مبنای استفاده از تعالیم مشهور افلاطون، از جمله نظریة اعداد مثالی، نظریة بهرهمندی، جایگاه نفس در نظام هستی، موقعیت امور میانه یا تعلیمیات در نظام هستی و وحدتگرایی افلاطون بوده است. در عین حال از عبارات افلاطون و برخی مفسران قدیم و جدید برجسته نیز در تأیید مطلب استفاده شده است.