2024-03-29T02:50:52Z
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=1045
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
شناسنامه علمی شماره 23
شناسنامه علمی شماره 23
شناسنامه علمی شماره 23
1397
06
01
0
0
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_7887_282493ceadebc951e26161d831171def.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
نقد و ارزیابی افلاطون گرایی ریاضیاتی جدید
حسین
بیات
طبق تلقی براون از افلاطونگرایی، که در اینجا به آن «افلاطونگرایی جدید» میگوییم، ماهیت ریاضیات در قالب هفت مدعا قابل صورتبندی است: واقعگرایی، تجرّد، جزئیت، شهودمندی، پیشینیبودن، خطاپذیری، و توسعهپذیری. در این مقاله تلاش شده است تا این دیدگاه، بر اساس دو معیاری که خود براون لحاظ کرده است، یعنی مقبولیت اجتماعی و مقبولیت روششناختی، نقد و ارزیابی شود. میزان مقبولیت اجتماعی یک نظریه را میتوان از روی فراوانی اشخاص موافق با آن سنجید. اما مقبولیت روششناختی یک نظریه به توانایی آن در حل بهینۀ مسائل مربوطه بستگی دارد. بهزعم براون، افلاطونگرایی جدید از هر دو لحاظ بهترین نظریۀ فلسفی دربارۀ ماهیت ریاضیات است. در این مقاله ضمن تقریر دقیقتر این دیدگاه، آشکار میشود که به لحاظ مقبولیت نهادی میتوان با براون همرأی بود. اما مقبولیت روششناختی آن همچنان مناقشهآمیز است، زیرا دستکم دو مسئلۀ دسترسی و مسئلۀ یقین که گریبانگیر افلاطونگرایی اولیه بود در افلاطونگرایی جدید نیز همچنان حل نشده باقی ماندهاند. تأکید این مقاله بخصوص بر مشکلات دیدگاه براون در مواجهه با مسئلۀ دوم است.
افلاطونگرایی جدید
مقبولیت اجتماعی
مقبولیت روششناختی
دسترسی
یقین
2018
08
23
1
19
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16137_627d8b831e44b7180dbc9866b7307e57.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
مشخصه های امر پیشین نزد کانت
مهدی
سلیمانی خورموجی
علی
فتح طاهری
سید مسعود
سیف
کانت بخش عمدهای از نقد عقل محض را به تبیین شأن معرفتی امر پیشین، جستوجوی خاستگاه، تعیین محدوده اعتبار و تشریح مصادیق آن اختصاص داده است. بااین-همه، و حتی باآنکه وی در هر دو ویرایش نقد، کموبیش، مشخصههایی (مانند ضروری، اکیداً کلی، محض، واضح، قطعی و مستقل از تجربه) را برای امر پیشین معرفی کرده است، ولی چون این مشخصهها در سنتهای پیشاکانتی و پساکانتی -در معنایی متفاوت با معنای مدنظر او- نیز بهکار گرفته شدهاند پس چندان بعید نیست اگر در فهم محتوای نقد دچار ابهام شویم. ما در بخش (1)، به برخی از این ابهامها اشاره خواهیم کرد. سپس در بخش (2-1)، بر اساس متن نقد و آراء مفسران نشان خواهیم داد که برای رهایی از ابهامهای مزبور ناگزیریم تا مشخصه ضروری را به "برخاسته از طبیعت ذهن انسان"، اکیداً کلی را به "صرفاً قابلِ اطلاق بر پدیدارها"، محض را به "معطوفبودن به سهمِ خودِ ذهن در تشریک مساعیاش با خودِ اشیاء برای شکل-گیری معرفت تجربی"، واضح را به "آنچه حیطه جستوجو برای یافتناش، صرفاً محدود به درون خودمان است و نه بیرون از آن" و قطعی را نیز به "آنچه گسترهاش هم بهلحاظ خودِ مصادیق و هم بهلحاظ تعداد مصادیق تغییرناپذیر است " بازتعریف کنیم. در بخش (2-2) نیز با واکاوی مشخصه مستقل از تجربه، نشان خواهیم داد که این مشخصه، علاوهبر دلالت بر صرفِ ساختار، میتواند ناظر به نوعی معرفت در بن هر گونه تجربه ممکنی نیز باشد؛ افزون بر این، نسبتِ مشخصه مزبور را با سنت پیشاکانتی و پساکانتی نیز نمایان خواهیم ساخت.
ضروری
کلی
محض
واضح
قطعی
مستقل از تجربه
2018
08
23
21
42
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16095_a1ca1fc21d87221c9668fa3e19be5e79.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
تقسیم پساپدیدارشناسانه روابط انسان و تکنولوژی از نظر دون آیدی و ظرفیتهای آن برای اخلاق کاربری تکنولوژی
مرتضی
طباطبایی
غلامحسین
توکلی
اخلاق کاربری تکنولوژی، نیازمند دستهبندی مناسبی از تکنولوژیهاست تا بتوان برای هر دستۀ کلان تکنولوژی، اصولی اخلاقی را متناسب با ویژگیهای مشترک هر دسته تدارک دید. دون آیدی در رویکرد پساپدیدارشناسی خود، روابط ما را با تکنولوژی به چهار دستۀ تجسد، هرمنوتیکی، غیریت و زمینهای تقسیم میکند که بر همین اساس میتوان تکنولوژیها را نیز بر اساس کارکرد اصلیشان، به همین شکل تقسیم کرد. برایناساس تکنولوژیهای متجسد، گسترشدهندۀ ادراکات ما هستند، تکنولوژیهای هرمنوتیکی، به امری جز خود اشاره میکنند و همچون متنی پیش روی ما باز هستند، تکنولوژیهای غیرگونه، همچون شخص انسانی در برابر ما ظاهر میشوند و تکنولوژیهای زمینهای، در حاشیۀ آگاهی ما به کار خود مشغولاند. در این مقاله، نشان داده میشود که این تقسیمبندی دون آیدی، به سبب ظرفیتهایی همچون توجه به رابطۀ انسان با جهان اطراف، دربرگیرندگی تکنولوژیهای جدید و قدیم، و عینیت و بیطرفی، زیربنای مناسبی برای مباحث اخلاقی و بهویژه اخلاق کاربری در حوزۀ تکنولوژی است. با این همه، این تقسیمبندی ابهامات و کاستیهایی نیز دارد؛ از جمله عدم جامعیت و ایرادات صوری تقسیم. به نظر میرسد این کاستیها را بتوان با اصلاحات و تغییراتی اندک در تقسیمبندی، برطرف ساخت.
پساپدیدارشناسی
تقسیم پساپدیدارشناسانه
اخلاق کاربری تکنولوژی
دونآیدی
روابط تکنولوژیک
2018
08
23
43
60
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16135_0abe28dc888c7f4876854aff3ac637fc.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
ذوق تأله یا تعارضی در نظام وجودشناسی دوانی
مرتضی
طباطبائیان نیم آورد
سید مهدی
امامی جمعه
نفیسه
اهل سرمدی
از آثار دوانی میتوان دو نظریه در باره وحدت و کثرت استنباط کرد. یکی وحدت وجود و کثرت موجود و دیگری، وحدت وجود و وحدت موجود. این فیلسوف مکتب شیراز، در طرحواره فلسفی- عرفانی خویش، نظریه ذوقالتاله را تبیین میکند و معنای موجود بودن ممکنات را انتساب آنها به حقیقت وجود میداند. بدین ترتیب است که انتساب، به عنوان اصطلاحی کلیدی در این باب مطرح میشود؛ اصطلاحی که در هر کدام از این الگوها چهره متفاوتی پیدا میکند. آیا مراد از انتساب، همان وجود رابط صدرائی یا تجلّی مطرح در نظام عرفانی است؟ آیا آنچه دوانی از انتساب اراده میکند امری غیر از اضافه اشراقی است؟ در این نگاشته خواهیم دانست که در الگوی نخست، انتساب، غیر از وجود رابط صدرایی و یا نظر عرفاء در باب تجلّی و همچنین، غیر از اضافه اشراقی است. این در حالی است که در دومین الگو، انتساب، دقیقاً همان تجلّی و ظهور عرفاست. در تبیین نظریه ذوقالتاله دوانی، دیدگاههای مختلفی شکل میگیرد. نگارنده ضمن دستهبندی این نظرات با تفکیک میان دستگاه فلسفی و عرفانی جلالالدین دوانی، اولا تحلیلی از این اختلاف در عبارات ارائه میکند و ثانیاً با ریشهیابی این گوناگونی در تعابیر، مشکل اساسی را ضعف دستگاه فلسفی دوانی میداند و معتقد است نظام فلسفی او این قدرت و قابلیت را نداشته است که اندیشه عرفانی او را به طور کامل و بدون نقص، مبرهن سازد.
دوانی
ذوقالتأله
انتساب
تجلی
ممکنات
وحدت وجود
2018
08
23
61
76
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16140_5ac905933e382aaf87ff0ae8bf77b30b.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
تقریری از آرای جی.ئی.مور دربارۀ نقش «شهود» در تشکیل تصوّرات و تصدیقات اخلاقی
علی اکبر
عبدل آبادی
یکی از پرسشهای اساسی دربارۀ شهودگروی اخلاقشناختی مور این است که شهود چه نقشی در تشکیل تصوّرات و تصدیقات اخلاقی ایفا میکند. در این مقاله با بررسی پاسخ مور، به روشی تحلیلی، با تفکیک دو معنای «شهود» در نزد وی، یعنی شهود خاصّۀ «خوبی» - که آن را شهود ش. (1) نامیدهام - و شهود قضایای اخلاقی مشتمل بر محمول «خوب» که - آن را شهود ش. (2) نامیدهام - به نتایج زیر رسیدهام: 1) شهود ش. (1) از طریق مفهوم «خوبی» به عنوان علّت سایر مفاهیم اخلاقی، در تشکیل تصوّرات اخلاقی تأثیر میگذارد؛ 2) شهود مذکور از طریق مفهوم بسیط «خوبی» در تشکیل تصدیقات اخلاقی تأثیر مینهد؛ 3) شهود ش. (2) از طریق محمول بسیط «خوب» در تشکیل تصوّرات اخلاقی مرکّب تأثیر میگذارد؛ 4) شهود مذکور به موجب بداهت ذاتی و صدق ضروری قضایای اخلاقی مشتمل بر محمول «خوب» در تشکیل سایر قضایا یا تصدیقات اخلاقی تأثیر مینهد.
شهود
تصوّرات اخلاقی
تصدیقات اخلاقی
خاصّۀ «خوبی»
محمول «خوب»
جی. ئی. مور
2018
08
23
77
90
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16136_b23593730849a3952273a02cb1c9b191.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
رابطه نفس و قوا از دیدگاه ملاصدرا و مدرس زنوزی
رامین
عزیزی
حسن
ابراهیمی
با توجه به اهمیت مسأله نفس در بین فلاسفه و حکما در طول تاریخ اندیشه بشر، این پژوهش درصدد است نقاط اشتراک و افتراق دیدگاه ملاصدرا و آقا علی زنوزی را در باب نفس و قوا و نسبت بین آنها، مورد بررسی قرار دهد. ملاصدرا براساس مبانی فکری خود که عمده آنها اصالت و تشکیک وجود و حرکت جوهری است، قوا را مراتب وجودی نفس واحد به شمار آورده و از تشکیک مراتب سخن گفته است. آقاعلی مدرس زنوزی یکی از چهرههای شاخص حکمت صدرایی، به جای تشکیک در مراتب، از ترکیب در مراتب سخن رانده است. این پژوهش روشن ساخته است که اختلاف این دو دیدگاه، به نحوه نگاه این دو فیلسوف به یک واقعیت واحد وابسته و از اختلاف مبانی این دو فیلسوف نشأت نمیگیرد و اینکه صدرا با توجه بیشتر به بحث اصالت وجود از حرکت جوهری بحث تشکیک آن را مورد توجه قرار داده است، ولی آقاعلی با تکیه بر مباحث هیولی و صورت، بیشتر به بحث ترکیب پرداخته است. نگارنده در حد توان کوشید تبیین روشنی از دیدگاه این دو حکیم ارائه دهد.
نفس
قوا
ملاصدرا
حکیم آقا علی زنوزی
تشکیک نفس
ترکیب نفس و قوا
2018
08
23
91
109
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16139_91e105e3de9686f34f728ee1b705f776.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
بررسی مساله منطقی شر و استحکام رهیافت نظام احسن ملاصدرا در برابر آن
توکل
کوهی گیگلو
سید ابراهیم
آقازاده
مسئلۀ شر بیش از آن که به وجه قرینهای و با اتکا به برخی شرور گزاف و ظاهراً بیهدف یا انبوهی ناملایمات زندگی انسان، وجود خداوند و اوصاف کمالی او را به چالش کشد، در ساختاری منطقی، اعتقاد به خداوندی عالم، قادر و خیر محض را با وجود شرور در جهان هستی به طور منطقی ناسازگار مییابد. پیداست که اعتبار این استدلال منطقی در گرو صدق یا محتمل الصدق بودن گزارۀ الحاقی آن خواهد بود و این در حالی است که انگاره نظام احسن برآمده از علم عنایی خداوند از منظر فیلسوفانی چون ملاصدرا با عطف نظر به وجوهی چون تضاد و تزاحم در جهان مادی، جزءنگری انسان این جهانی، نسبیت شرور، دخول بالعرض شر در قضای الهی و ... بر نادرستی این گزارۀ الحاقی پای میفشرد. مقاله پیشرو میکوشد تا با نگاهی دقیق به استدلال منطقی ملحدین و گزارۀ الحاقی مورد نظر آنان، دفاع ملاصدرا در برابر مسئله منطقی شر را مطرح و تاب و توان آن را بررسی کند.
مسئله منطقی شر
علم عنایی
نظام احسن
مسئله قرینهای شر
گزارۀ الحاقی
2018
08
23
110
135
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16142_01b0c53299884c656de79efc48f98724.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
بررسی امکان و توضیح وقوع بهرهگیری از روششناسیهای پست مدرن در الهیات
عبدالمجید
مبلغی
این نوشتار در پی توضیح امکان بهرهگیری از روششناسیهای پست مدرن در الهیات است. انجام این مهم در نوشتار پیشروی در سه عرصه توضیح زمینههای نظری حاکم بر دیدگاه-های مخالف با امکان چنین بهرهگیریهایی، امکانسنجی معرفتی بهرهگیریهایی از این دست و توضیح وقوع آن در الهیات پست مدرن (واقعیتنگاری تحقق بیرونی آن) دنبال شده است. توضیح گشودگی فلسفی ادبیات پست مدرن نسبت به تقاریر متنوع از هستیشناسی، به دلیل تقدم معرفتشناسی بر هستیشناسی در این گروه از نظریهها، و تعقیب نتایج این ویژگی در مسئله بهرهگیری از روششناسیهای پست مدرن در الهیات از جمله مهمترین تلاشهای مقاله جهت اثبات فرضیه خود است.
الهیات
روششناسی
پست مدرنیسم
مدرنیسم
مطالعات دینی
روش شناسی مطالعات دینی
2018
08
23
137
155
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16134_d7583669c077e185d6da69d14fbd9d7f.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
بازنمایی اندیشۀ مارتین هایدگر در سینمای آندری تارکوفسکی
سیدمهدی
موسوی نژاد
محمد
رعایت جهرمی
وقتی از ارتباط سینما و فلسفه سخن میگوییم، درواقع، از چه سخن میگوییم؟ هنگامی که از نزدیکی و ارتباط آثار سینماییِ یک کارگردان با اندیشۀ یک فیلسوف بحث میکنیم، مرادمان چیست؟ گفتوگو دربارۀ همسایگی و قرابت میان اندیشههای یک فیلسوف و آثار هنری یک سینماگر، نیازمند شناختی دقیق از اندیشههای آن فیلسوف و نیز فهم اندیشۀ بازنماییشده در یک اثر یا دستهای از آثار سینمایی است. آندری تارکوفسکی (1986ـ1932) فیلمساز و نظریهپرداز سینمایی روس، در آثار سینمایی خود به مسائلی میپردازد که در متن اندیشه فیلسوفان اگزیستانسیالیسم، از جمله مارتین هایدگر (1976ـ 1889)، فیلسوف آلمانی، از جایگاه ویژهای برخوردارند. با در نظر داشتن ارتباط هنر و به طور خاص سینما با فلسفه و نیز مسائل کلیدی و ضروریات مهم دربارۀ سینما و چگونگی تطبیق و تقریب اندیشههای یک فیلسوف با یک هنرمند، میتوان وجوه اشتراکی میان اندیشۀ سینماییشدۀ تارکوفسکی و تفکر هایدگر، بهخصوص در مسائلی، همچون "مرگ"، "زمان"، "امید و تیمارداشت" و نیز "درـراهـبودن" استنباط کرد. تارکوفسکی در فیلمهایی مانند "استاکر"، "ایثار"، "آینه" و "نوستالژیا"، چنین دغدغههایی داشته و این نوشتار میکوشد تا از معبر تطبیق و تقریب، وجوه اشتراک اندیشههای این فیلمساز با هایدگر را واکاوی نماید.
تارکوفسکی
هایدگر
مرگ
زمان
تیمارداشت
2018
08
23
157
174
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16141_f57050fb93926a4454fa7187465e1a88.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1397
12
23
رابطۀ ادراک حسی با تجربۀ استتیکی و زیبایی در استتیک لایبنیتس
داود
میرزایی
علی
سلمانی
رضا
ماحوزی
شرح لایبنیتس از ادراک حسی برای درک سنت استتیک عقلگرایانۀ آلمانی در قرن هجدهم بسیار حایز اهمیت است. تأملات او در این باب چارچوبی دکارتی دارد و برای دیدگاههای او دربارۀ تجربۀ استتیکی بسیار کانونی است. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوش ادراک حسی، مفهوم کمال و لذت را تبیین میکند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی میبرد. کمال عبارت است از نیرو یا توانایی متحدساختن ویژگیهای کثیر در یک ویژگی؛ لذت، از نظر او، عبارت است از احساس کمال در اشیا؛ زیبایی هم نزد او همانا تعمق یا تأمل بر امری لذتبخش یا خوشایند، یا کمال شیء است. در این مقاله قصد داریم پس از بررسی اهمیت لایبنیتس در استتیک آلمان، ماهیت ادراک حسی نزد او، و سپس رابطۀ آن را با تجربۀ استتیکی، کمال، لذت و زیبایی در سپهر استتیک او بکاویم و در اخر هم نقد و نظری بر استتیک او داشته باشیم.
لایبنیتس
ادراک حسی
تجربۀ استتیکی
کمال
لذت
زیبایی
2018
08
23
175
194
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_16138_f627fcd72960cbd24f4a9e4fc08e5367.pdf