2024-03-28T12:43:46Z
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=512
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
تعلیمیات (ta mathematica) افلاطون و ارتباط آن با حیات عالم
منیره
پلنگی
این مقاله اظهارات افلاطونی مشهور، لئون روبن را مبنی بر این که افلاطون میان نفس و تعلیمیات نوعی قرابت نزدیک به وحدت میدیده است، تأیید و اثبات میکند. بدین معنی که منظور افلاطون از تعلیمیات و نفس سریانیافته در سرتاسر عالمِ صیرورت یک چیز بوده است؛ درست همانگونه که وی مُثُل را همان اعداد میپنداشته است. پس چنانکه در یکی پنداشتن مُثُل و اعداد هیچگونه استبعادی به ذهن صاحبنظران نرسیده است، این جا نیز طرح چنین استبعادی منطقی به نظر نمیرسد؛ زیرا هر دو در راستای اندیشهای واحد و مبتنی بر نفوذ آموزههای فیثاغوری در تفکر افلاطون است. به ویژه اگر در نظر داشته باشیم که حیثیت بهرهمندی، که گاه از آن با نام نظم و تناسبهای ریاضی و گاهی دیگر با نام نفس یاد میشود، نمیتواند دو حیثیت باشد؛ زیراکه در آن صورت با هدف او که تبیین «وحدت در کثرت» در چارچوب نظریة بهرهمندی است، ناسازگار شود. در ضمن مباحث نیز خواهیم دانست که تعلیمیات، اموری جدا از عالم محسوسات و از عالم مُثُل نیستند. روش کار عمدتاً بر مبنای استفاده از تعالیم مشهور افلاطون، از جمله نظریة اعداد مثالی، نظریة بهرهمندی، جایگاه نفس در نظام هستی، موقعیت امور میانه یا تعلیمیات در نظام هستی و وحدتگرایی افلاطون بوده است. در عین حال از عبارات افلاطون و برخی مفسران قدیم و جدید برجسته نیز در تأیید مطلب استفاده شده است.
تعلیمیات
نفس
اعداد مثالی
بهرهمندی
مثل
دوگانه را نامتعین
وحدت و کثرت
صیرورت
2007
12
22
1
15
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2964_018a80f2093262a1cc0e898d4cdc4636.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
برهان صدیقین در فلسفة ملاصدرا و مقایسة آن با برهان وجودی آنسلم و دکارت
رضا
اکبریان
علی
مخبر دزفولی
در تاریخ فلسفه، برهان صدیقین به عنوان راهی که در آن خدا با خدا شناخته میشود و عالم و صفات آن در راهیابی به معرفت الهی واسطه قرار نمیگیرد، موقعیت ممتازی در میان براهین اثبات وجود خدا دارد. ریشة این برهان را باید درآیات قرانی و تعالیم امامان شیعه جست. در این برهان تلاش میشود تا از طریق تأمل در نفس وجود و بررسی احکام ضروری آن، وجود واجب اثبات و در پرتو آن، وجود سایر موجودات تبیین شود. ابنسینا، ملاصدرا و علامه طباطبایی هر کدام بیان خاصی در باب این برهان دارند. نباید این برهان را با برهان وجودی آنسلم و دکارت یکی دانست. کانت، فیلسوف معروف آلمانی، معتقد است که براهین اثبات خدا در نهایت به دلیل وجودی برمیگردند و در نقد خود از این براهین برهان وجودی را مورد نقد قرار میدهد. کانت میگوید در برهان وجودی مغالطهای اساسی وجود دارد و با انکار وجود محمولی، برهان وجودی دکارت و آنسلم را از درجة اعتبار ساقط میکند. از نـظر ما نقادی کانت از برهان وجودی به برهان صدیقین ملاصدرا وارد نیست و این برهان میتواند به عنوان مبنایی مطمئن و استوار در جهت اثبات عقلی خدا مورد توجه قرار گیرد. اثبات این معنا در کنار تحلیل برهان صدیقین ملاصدرا و مقایسة آن با برهان وجودی آنسلم و دکارت هدف نوشتار حاضر است.
برهان صدیقین
برهان وجودی
ملاصدرا
ابن سینا
آنسلم
دکارت
2007
12
22
17
58
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2965_59a23e97607bdbe33ae1f384b850fa98.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
نگاهی هستی شناختی به توبه در عرفان ابن عربی
مرتضی
شجاری
ابنعربی بر مبنای وحدت وجود، تعریف صوفیان از توبه را نقادی کرده است. از نظر وی هر فعلی از هر موجود ـ اگرچه خطا محسوب گردد ـ فعل خداست. نسبت دادن افعال به غیر خدا خطا است و باید از آن توبه کرد. از آنجا که فاعل حقیقی خداست، توبه به معنای مشهور شرک خفی است؛ زیرا لازمة آن فرض وجود گناه ـ یعنی فعل انسان ـ است که مقتضای اثبات هستی انسان در مقابل هستی خداست. پس توبة حقیقی، برائت جستن از استقلال در هستی و استقلال در فعل است. تائب حقیقی کسی است که رجوع وجودی عالم به حق تعالی را درک کند اگرچه خود در حال مخالفت امر الهی باشد. یکی از اسماء الهی «توّاب» است و چون هر یک از اسماء الهی اقتضای مظهری دارد و حقتعالی در دنیا و آخرت دارای این اسماء است، عارف بالله دائماً تائب است.
توبه
ترک توبه
گناه
پشیمانی
وحدت وجود
2007
12
22
59
75
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2966_fe6acfed9247b68aff91b7095c6428c2.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
نقش نظامبخش تصورات و اصول عقل در فلسفة کانت
سیدمسعود
سیف
کـانت تـصورات مـحض عقل، یعنی خدا، جهان و نفس، را دارای دو کاربرد متفاوت میداند؛ یکی کاربرد نادرست آنها که وی آن را کاربرد متعالی مینامد و در آن برای تصورات، مابه ازای خارجی در نظر گرفته میشود. در این کاربرد، تصورات دارای نقش قوام بخشاند. دیگری کاربرد درست آنهاست که کانت آن را کاربرد حلولی تصورات مینامد و در آن تصورات صرفاً متوجه مفاهیم محض فاهمه و کاربرد آنهاست. نقش تصورات در این کاربرد نظامبخشی است؛ به این معنا که تصورات وحدت و تلائم شناخت حاصل از فاهمه را تبیین میکنند. در این مقاله نظر کانت دربارة نقش تصورات و اصول محض عقل مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
مفهوم محض فاهمه
شهود محض
تصور محض عقل
اصول محض عقل
متعالی
حلولی
استعلایی
قوامبخش
نظام بخش
2007
12
22
77
88
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2967_a0b0b5f0ac83b5e3089923cbaa04057a.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
ایمان گرایی، خاستگاه و رویکرد آن در تفکر ویتگنشتاین
محمد
اکوان
ایمانگرایی دیدگاهی است که براساس آن، آموزهها واعتقادات دینی موضوع ارزیابی عقلانی قرار نمیگیرد؛ بلکه مستقل ومتمایز ازهرگونه نظام معرفتی به شمار میآید. ایمانگرایی درجهان معاصر به دو صورت ظهور پیدا کرده است؛ ایمانگرایی افراطی و معتدل. براساس ایمانگرایی افراطی، ایمان نه تنها برتر وفراتر ازقلمرو عقل قرار دارد، بلکه میان آن دو هیچ نسبتی وجود ندارد. اما برطبق ایمانگرایی معتدل ایمان منطق ومعقولیت خاص خودش را دارد و لزوماً میان عقل و ایمان تعارضی نیست. ویتگنشتاین جزء ایمان گرایان افراطی به شمار میرود. در این مقاله تلاش شده است تا خاستگاه و رویکرد دیدگاه و اندیشة دینی ویتگنشتاین مورد تحلیل قرار گیرد و در برخی موارد با افکار و آرای دیگر متکلمین و فیلسوفان دین سنجیده شود، تا نقاط قوت و ضعف آن برجستهتر گردد.
ایمان گرایی
بازی های زبانی
شیوه های زندگی
تجربة دینی
زبان دینی
2007
12
22
89
111
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2973_89d256e3d4166021054cdf3f704fbdc1.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
فلسفة سنّتی از نگاه ریچارد رورتی
محمد
اصغری
در این مقاله به کنکاش در میان اندیشههای مختلف رورتی پرداختهایم و نتیجة تحقیق حکایت از آن دارد که وی چندین ویژگی و خصلت مهم را به سنّت فلسفی مغرب زمین، که از زمان افلاطون تا زمان حاضر تداوم یافته است، نسبت میدهد و آنها را نقد میکند. در این تحقیق تنها به شش ویژگی مهم این سنّت که در لابهلای نوشتههایش بیش از سایر ویژگیها به چشم میخورد، اشاره میکنیم. این شش ویژگی عبارتاند از: 1. فرار از تاریخ 2. مبتنی بودن بر معرفتشناسی 3. پایة فرهنگ بودن 4. رستگاریبخش بودن 5. جستجوی حقیقت و واقعیت غیربشری 6. تلقی ذهن بمثابة آینه
حقیقت
فرار از تاریخ
ذهن بمثابة آینه
سنّت فلسفی غرب
زبان
2007
12
22
113
142
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2974_7e412a91117b76eab695c2eefd1cca2a.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
طبیعت انسان و دین در نظر کانت
یوسف
شاقول
مهدیه
محمدی توغری
ایمانوئل کانت (1724 -1804 م) یکی از فیلسوفان مهم عصر روشنگری، در تفکر فلسفی خود جایگاه قابل ملاحظهای را به دین اختصاص داده و در این راستا در سه رسالة عمدة خود این موضوع را با تفصیل بیشتری بررسی کرده است. در نقد عقل محض توجهش به مؤلفههای دینی به ویژه ایدة خدا معطوف است و با رد مهمترین براهین الهیات عقلی نشان میدهد که قوة شناسایی ما قادر به اثبات و انکار خدا به عنوان امری فراتجربی نیست، و این نتیجة طبیعی بررسی دینشناختی در حوزة معرفتی اوست. اما بنابر تربیت دینیاش فعالیت خود را به جنبة سلبی محدود نمیکند و در حوزة دیگر اصول و مبانی دینشناختی ایجابی خویش را شرح و بسط میدهد. در نقد عقل عملی، دلیل اخلاقی اثبات وجود خداوند را بر اساس غایت نهایی آن، یعنی خیر اعلا، تشریح میکند. او در استدلال خود دو مؤلفة خدا و جاودانگی نفس را بر پایة سعادت و فضیلت اثبات میکند و بر این اساس دین را بر اخلاق مبتنی میسازد و معتقد است که قوانین اخلاقی با تـوجه به خـیر اعـلا به سمت دین هـدایت میشود؛ یعنی به حوزهای که در آن همة وظایف انسان در عین حال که قوانین ذاتی هر ارادة آزاد هستند، به عنوان فرامین الهی نیز لحاظ میشوند. در کتاب «دین در محدودة عقل تنها» نیز بر اساس طبیعت بشر به شرح دین میپردازد؛ یعنی بعد از بررسی و تشریح طبیعت بشر، دوگانگی طبیعت انسان از لوازم موضع دینی او قرار میگیرد و اخلاق او به سمت دین هدایت میکند. در واقع نظام دینی او در جهت اصلاح انسان و مکمل نظام اخلاقی اوست. این پژوهش نیز بر آن است تا با بررسی طبیعت انسان بر مبنای اصول اخلاقی کانت، موضع دینی و محتوای اخلاقی وی را مشخص سازد.
طبیعت انسان
خیر و شر
دین عقلانی
دین اخلاقی
حکومت الهی
2007
12
22
143
161
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2975_15cd65b6c8018816e875225c63cca74b.pdf
مجله پژوهش های فلسفی
پژوهش های فلسفی
2251-7960
2251-7960
1386
1
202
فلسفه و نقش «من» در تعلیم و تربیت و مدیریت
خلیل
سلطان القرایی
در مقالة حاضر مهمترین انگیزهای که همواره با انسان همراه است و تمام هدفها، تلاشها، رفتارها، نگرشها، تفسیرها، دوستیها، دشمنیها و بالأخره تمام تصورات، تصدیقات و استدلالهای او را در تحت سیطرة خود قرار میدهد، تا حدّ ممکن، مورد بررسی قرار گرفته و نقش آن در امر تعلیم و تربیت و مدیریت بررسی شده است.
آن انگیزة مهم عبارت از « من» یا « نفس» هر کس است؛ «منی» که قوام هستی هر کس بدان وابسته است؛ زیرا انسان از حفظ احترامآمیز آن «من» شخصیت و منزلت، و عزّت خود را به دست میآورد و میخواهد آن «من» همیشه به نحوی حاضر و عزیز و ارجمند باشد. انسان میخواهد حتی پس از مرگ نیز «من» او به صورتی ارجمند، و به عنوان نام نیک و عزیز و پرآوازه باقی بماند؛ زیرا در غیر این صورت شقاوت و بدبختی بر انسان مسلط میگردد.
این «من» را هرکس به نحوی حفظ میکند و به نحوی به گمان و خیال خود عزیز میدارد. ارزشها نیز به سبب سودمندی و عظمت بخشیدن به این «من» اعتبار خود را به دست میآورند. هدف اصلی و اساسی تعلیم و تربیت هدایت این «من» به سویی است که مسرّت زندگانی فرد و جامعه و روابط حسنة آنها را فراهم آورد. این «من» هر چیزی یا هر حرکتی را که به ارجمند ساختن آن کمک نماید، دوست تلقی کرده، شتابان به سوی آن میرود. در مقالة حاضر روشهای نیل به این هدف مهم در حدّ امکان بررسی و لااقل، راه نفوذ در دیگران به نحو کلی مرتسم شده است.
«من»
تعلیم و تربیت
حفظ من
ارزش ها
2007
12
22
163
187
https://philosophy.tabrizu.ac.ir/article_2976_d8b3995de557ba305c0ae4e84628902c.pdf