فاطمه سعیدی؛ عبدالرسول کشفی؛ امیرعباس علیزمانی
چکیده
یکی از مهمترین استدلالاتی که به نفع محدودیت شناختی بشر از سوی خداباورانشکاک (خداباورانی که قائل به محدویت شناختی بشر در شناخت اهداف و دلایل خداوند هستند) ارائه شده، «تمثیل والدین» استفان ویکستراست. ...
بیشتر
یکی از مهمترین استدلالاتی که به نفع محدودیت شناختی بشر از سوی خداباورانشکاک (خداباورانی که قائل به محدویت شناختی بشر در شناخت اهداف و دلایل خداوند هستند) ارائه شده، «تمثیل والدین» استفان ویکستراست. ویکسترا با ارائۀ این استدلال، نشان میدهد همانطور که کودک نمیتواند دلایل والدینش را برای رواداری رنج بداند، آدمی نیز نمیتواند از دلایل خداوند برای رواداری رنج آگاه باشد. به همینخاطر از نظر او نمیتوان از نیافتن دلایل خداوند به نبودِ آنها استنتاج کرد. ازاینرو استدلال قرینهای شر ناتمام میماند. این استدلال از سوی فیلسوفانی چون بروس راسل و ویلیام رو و ترنت دوئرتی به چالش کشیده شده است. آنها در مقابل این استدلال، «تمثیل والدین مهربان» را عرضه میکنند که عکسِ استدلال ویکسترا، مطرح میکند والدین عاشق و مهربان در زمان سختی و رنج، کودکشان را تنها نمیگذارند یا به طریقی سعی میکنند تا دلیلِ سختی و رنج را برای کودک روشن کنند. لذا از نظر آنها اگر خداباوری صادق باشد، انتظار میرود که این جهان، جهانی شفاف باشد و بتوان به دلایل خداوند پی برد. در این مقاله میکوشیم نشان دهیم اساساً «تمثیل والدین» با محدودیتهایی مواجه است که نه میتوان به سودِ خداباوری شکاکانه از آن بهره جست و نه علیه آن. از سوی دیگر ادعای شفافیت منتقدان را نیز نقد خواهیم کرد. در نهایت با پرداختن به استدلالات آلستون نشان خواهیم داد که ادعای محدودیت شناختی از سوی خداباوران شکاک بدون پشتوانه نیست. ملاحظه خواهیم کرد که استدلالات او معتبر است. از این رو، میتوان، ادعای محدودیت شناختی از سوی خداباوران شکاک را موجه دانست.