نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه تهران، عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی
چکیده
کانت در فلسفة خود رویکردی انتقادی به تعالیم و نظریههای لایبنیتس اتخاذ کرده است. تلقی کانت از هماهنگی پیشینبنیاد، شهود، و احکام تألیفی و تحلیلی، متفاوت از تعریف و تلقی لایبنیتس است. فلسفة نقدی معنای جدیدی به این مفاهیم میدهد و بر بیسابقه بودن تقسیم احکام به تألیفی و تحلیلی تأکید میورزد. کانت در نقد عقل محض علاوه بر پاسخگویی به شکاکیت هیوم، با جزمگرایی فلسفة لایبنیتس نیز به مقابله برمیخیزد. از اینرو میتوان فلسفة نقدی را، صرف نظر از داوری دربارة قوّت و انسجام آن، فلسفهای اصیل و بدیع به شمار آورد که فلسفة غربی را به مسیر تازهای سوق میدهد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Philosophical relation of Kant and Leibniz
نویسنده [English]
- ESMAIEL SAADATI KHAMSEH
چکیده [English]
Kant in his philosophy has a critical approach to the philosophical doctrines of Leibniz. Kant’s conception of pre-established harmony, intuition, and analytic – synthetic judgements is different from leibniz’s notion. Critical philosophy gives a new meaninig to these terms and insists on the novelty of it’s division between analytic – synthetic judgenents. In critique of pure reason, kant not only responses to Humean skepticism, but opposes to leibnizian dogmatisn. Thus, one can regard the philosophy of kant, whether it’s doctrines be vigorous and compatible or not, as a new and genuine philosophy, which has guided western philosophy to a new direction.
کلیدواژهها [English]
- Dogmatism
- Intuition
- intuitional knowledge
- pre-established armony
- monad
- analytic and synthetic judgements
ارسال نظر در مورد این مقاله