حمید خسروانی؛ حمید رضا محبوبی
چکیده
فارابی در ده اثر خود از جوهر و مشتقات آن به صورت پراکنده سخن گفته است. در این آثار، پیدرپی به نقلقولهایی از ارسطو و تفسیر فارابی از آن نقلقولها برخورد میکنیم. فارابی انتخاب لفظ جوهر ...
بیشتر
فارابی در ده اثر خود از جوهر و مشتقات آن به صورت پراکنده سخن گفته است. در این آثار، پیدرپی به نقلقولهایی از ارسطو و تفسیر فارابی از آن نقلقولها برخورد میکنیم. فارابی انتخاب لفظ جوهر برای اوسیا را فرض گرفته است؛ به این معنی که بر سر ترجمه آن به موجود، عین، ماهیت و ذات دعوایی ندارد و معنای آن را حمل بر جوهر میکند. این مقاله میکوشد شباهتها و تفاوتهای فارابی با ارسطو در بحث از مفهوم جوهر را تقریر کند و سپس از دل آن به دو نظریه ابتکاری فارابی پل بزند. آن دو نظریه یکی در بحث تقسیم موجود ظهور میکند و دیگری در نگرش فارابی به واقعیت. هرچند در این میان به چند ناسازگاری در کلام فارابی برخورد میکنیم که زبان فلسفی او را حتی بیشتر از زبان فلسفی ارسطو در متافیزیک ابهامآلود میکند. همین امر عاملی میشود که کلام فارابی قابلیت تفسیرهای متفاوتی داشته باشد. در نهایت درباره ارتباط مفهوم جوهر با مفاهیم شئ و تشخص بحث میگردد.