نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار گروه فلسفه، دانشگاه تبریز، ایران.
2 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران.
3 استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، ایران.
4 دانشجوی دکترای فلسفه هنر، واحد اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی، ایران
چکیده
مسئلۀ مرگ همواره در طول تاریخ یکی از بزرگترین و اساسیترین سؤالات انسان بوده و هست. چیستی مرگ و چگونگی فرار از آن یا حتی دست یافتن به اکسیر جاودانگی همواره یکی از موضوعات مهم تاریخ ادبیات بوده است. موضوع مرگ در تاریخ فلسفه نیز جایگاه ویژهای داشته و دارد. بدین ترتیب این مسئلهی فلسفی به اشکال مختلف درآثار ادبی و هنری نمود پیدا کرده است. ساموئل بکت نیز به عنوان یکی از بنیانگذاران جریان فکری ابزورد در ادبیات نمایشی، در آثار خود به این موضوع مهم فلسفی پرداخته است. این مقاله سعی در خوانش هایدگری مسئله مرگ در نمایشنامه آخر بازی بکت دارد.
در پژوهش پیش رو مفهوم ترسآگاهی و رابطۀ آن با مسئلۀ مرگ در نمایش آخر بازی که به ملال و پوچی ممتدی انجامیده، با استناد به نظریات هایدگر بازخوانی شده است. از آنجایی که در این مقاله تکیه بر نمایش آخر بازی با تم مرگ است، باید گفت فلسفه هایدگر میتواند بینشهای فلسفی بکت را در خصوص مرگ در این نمایش برای ما روشن کند. بررسی این موضوع علاوه بر اینکه میتواند مخاطبان تئاتر بکت را در درک بهتر فلسفه پنهان در پس آثار نمایشی وی کمک کند، همچنین میتواند مثال عملیِ بارزی برای درک مفهوم پدیدارشناسانه مرگ از نظر هایدگر باشد. این مقاله با استناد به منابع و مراجع کتابخانهای به رشتهی تحریر درآمده است.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Beckett's and Heidegger's corresponding view on the issue of death based on the End Game play
نویسندگان [English]
- Mahmoud Soufiani 1
- Mohammad Farahmand 2
- Ibrahim Danesh 3
- Hossein Asl Abdollahi 4
1 Assistant Professor of Philosophy Department, University of Tabriz, Iran
2 Assistant Professor of Persian Language and Litrature Department, Ardabil branch, Islamic Azad University, Iran
3 Assistant Professor of Persian Language and Literature Department, University of Mohaghegh Ardabili, Ardabil, Iran
4 Ph.D. Candidate of Philosophy of Art, Ardabil branch, Islamic Azad University, Iran
چکیده [English]
Abstract
The matter of death has been and is always one of the greatest and major questions of the man. “What is death and how we can escape from or even having philosopher's stone” have been always one of the important subjects in the literature. The matter of death had and has also certain position in philosophy. Hence, this philosophical issue has been emerged in different forms in literary and artistic works. Samuel Beckett as one of the founders of absurdism in theater literature has coped to this important philosophical matter in his works. This article tries to review Heidegger’s perusal of the death matter in the play of “Endgame” by Beckett.
In this research, the content of anguish and its relation with the matter of death in the play of Endgame which is resulted to prolonged ennui and absurdity has been reviewed on the strength of Heidegger’s opinions. Whereas, in this article the point is Endgame play with the theme of death, we should say the Heidegger’s philosophy could make us clear the philosophical sights of Beckett about death in this play. This matter could not just help the audiences of Beckett theater to better understand his hidden philosophy in his theater works, but could be a clear practical example to understand the phenomenological meaning of death from the Heidegger’s opinion. This article has been written by citing to librarian resources and references.
کلیدواژهها [English]
- Keywords: Death
- Anguish
- Endgame
- Beckett
- Heidegger
- Dasein
- Ennui and Absurdity
ارسال نظر در مورد این مقاله