نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه پژوهش هنر، دانشگاه سمنان. ایران
چکیده
هدف این مقاله ایجاد پیوند میان هستیشناسی و فرمهای موسیقایی است. برای رسیدن به این هدف، هستیشناسی بنیادین هایدگر در برابر هستیشناسی تفاوت دلوز قرار گرفته تا بتوان از امکانات این تقابل استفاده کرد. در این مقاله با روش توصیفی_ تحلیلی و رویکرد تطبیقی تلاش شده دو نوع هستیشناسی بنیادین هایدگر و هستیشناسی تفاوتِ دلوز را با تطبیق بر دو فرم موسیقیایی توضیح دهیم: یکی فوگ و دیگری ریتورنلو. بدینترتیب جهان هایدگر فوگی است که با وجود تمام تنوعهای اجرای یک سوژه اصلی موسیقیایی (یا یک صدای واحد)، همان را عرضه میکند. هستی در این نگرش همگون و بیتکوین است. تفاوت در این طرز تلقی پدیده درجه دوم نسبت به هستی در نظر گرفته میشود. در این هستیشناسی و مفاهیم وابسته به آن، تجارب دیگری شدن، جنبش سوژهای، سوژهشدن با توجه به قلمروزدایی، امکان مشارکت فعال افراد در سرنوشت همگانی، امکان تغییر و اصلاح شیوه زندگی افراد با محدودیت روبرو میشود. جهان دلوزی با توسل به ریتم و فرم موسیقایی ریتورنلو متفاوتترین افراد را در هستیشناسیاش، گِردِ هم میآورد. طوریکه در عین حال که آنها با هم هماهنگ میشوند، تفاوتهای تنالیتهایشان حفظ میگردد. هستی همان تفاوت است. در هستیشناسی دلوز با امکان قلمروگریزی راه را بر جنبش سوژهای بازست. جنبش سوژهای در جامعه مبتنی بر ریتم و ریتورنلو تغییراتی در فرد و مناسبات اجتماعی ایجاد میکند که میتوان در آن انتظار مشارکت فعال برای تعیین سرنوشت همگانی افراد را داشت. سوژه شدنها معطوف به تغییر روابط اجتماعی و اصلاح اختلالات اجتماعی است. مشروط به این جامعهای ایجاد میشود که افراد در آن، میتوانند شیوه زندگی خودشان را اصلاح کنند. نتایج این خوانش و پیوند، کارکرد متفاوت اجتماعی هستیشناسی دو متفکر را نشان میدهد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The Comparison of Ontology of Martin Heidegger and Gilles Deleuze from the Social Dimension: Fugue against Ritornello
نویسنده [English]
- Farideh Afarin
Associate Professor, Department of Art Studies, Semnan University, Iran
چکیده [English]
The purpose of this article is to create a link between ontology and musical forms. To achieve this goal, Heidegger's fundamental ontology is posed against Deleuze's differential ontology so that the possibilities of this contrast can be used. In this article, with a descriptive-analytical method and a comparative approach, we tried to explain the two types of Heidegger's and Deleuze's ontology by applying it to two musical forms: one fugue and the other ritornello. Thus, Heidegger's world is a fugue that presents the same despite all the variations of the performance of a main musical subject (or a singular voice). Being in this attitude is homogenous and unique. The difference in this way of considering the phenomenon is considered secondary to Being. In this ontology and related concepts, experiences of becoming other, subject movement, becoming a subject due to deterritorialization, the possibility of active participation of people in the whole destiny, and the possibility of changing and reforming the way of life of people are limited. Deleuze's world brings the most different people together in his ontology by resorting to the rhythm and musical form of ritornello. So that at the same time they harmonize, their tonal differences are preserved. Being is the differential. In Deleuze's ontology, with the possibility of territorialism, the way to the subject movement and the possibility of becoming is available. A subject movement in society based on rhythm creates changes in the individual and social relations in which one can expect active participation in determining the destiny of all people. Conditionally, a society is created where people can correct their way of life. The results of this reading and connection show the different social functions of the ontology of the two thinkers.
کلیدواژهها [English]
- Being
- beings
- Heidegger
- Deleuze
- Fugue
- ontology
- Ritornello
ارسال نظر در مورد این مقاله