نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه فلسفۀ دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
چکیده: ایساغوجی یا کلیات خمس عنوان رسالهای از فرفوریوس در شرح مقولات ارسطو است. عموماً ایساغوجی را بحثی دربارۀ مفاهیم «کلی» و کلیات خمس را پنج قسم «کلی» تصور میکنند و این عقیده را به ارسطو نیز نسبت میدهند. اما این تصور چندان دقیق نیست و علت آن خلط میان معانی کل و کلی و همچنین جزء و جزئی در ایساغوجی است. ارسطو در مقولات میان این مفاهیم تمایز میگذارد و کل و جزء را هرگز به معنای کلی و جزئی به کار نمیبرد. اما به نظر میرسد که فرفوریوس در تفسیر کلام او این تفاوت را مخدوش ساخته و کل و جزء را به معنای کلی و جزئی نیز به کار برده است. علاوه بر این ارسطو و فرفوریوس در چیستی جنس و نوع و دیگر کلیات خمس و نسبت آنها با کلی اختلاف نظر دارند. اگرچه ارسطو جنس و نوع را کلی و نسبت میان آنها و افراد را همانند نسبت میان کلی و جزئی میداند، میان کلی و جنس و نوع تفاوت قائل است و هر کلی را جنس یا نوع نمیشمارد. اما فرفوریوس جنس و نوع را به کلی منطقی تقلیل داده و آنها را مترادف یکدیگر گرفته است. بنابراین به نظر میرسد که فرفوریوس سرآغاز دو معنای جدید در سیر تطور این موضوع است که هردو پس از او تداوم و عمومیت یافته است: اول انتقال معنای کل و جزء به کلی و جزئی منطقی و دوم تقلیل جنس و نوع به کلی منطقی.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Universal and Particular in Isagoge
نویسنده [English]
- amirhossein saket
Shahid Beheshti University, Department of Philosophy
چکیده [English]
Porphyry's work titled Isagoge is commonly seen as an analysis of Aristotle's Categories, focusing on universal concepts, with the five predicables considered as different types of universals. Often, the same view is ascribed to Aristotle, but in fact, it is an approach arising from a confusion between universal and whole, as well as a confusion between particular and part by Porphyry in the Isagoge. In Categories, Aristotle does not refer to "whole" and "part" as synonyms for "universal" and "particular. Porphyry, however, in some cases distorting this distinction, uses “whole” and “part” to mean “universal” and “particular”. Moreover, they disagree on the essence of the five predicables and their relation to the universal. Aristotle views genes and species as universals and their connection to individuals as universal to particular, but he distinguishes them from the concept of universal and does not believe every universal is a genes or species. Porphyry, on the other hand, reduces genes and species to mere universal conceptions and consider them as synonyms for universal. It appears that there are two approachs in the philosophical tradition that started with Porphyry. These approachs were perpetuated and broadened by later thinkers. Initially, he altered the understanding of whole and part to universal and particular. Furthermore, he reduced genes and species to mere universal.
کلیدواژهها [English]
- Aristotle
- Porphyry
- Categories
- Isagoge
- Universal
- Particular
ارسال نظر در مورد این مقاله