همایون دهاقین؛ بیژن عبدالکریمی؛ محمد شکری
چکیده
عزیمتگاه هوسرل برای برچیدن دوگانگی(سوبژه و ابژه) مندرج در سرشت سنت متافیزیک غرب ساختار استعلایی آگاهی است. از اینرو بنای ذاتی آگاهی قصدیت است. قصدیت فعل آگاهی و عملی عینیتساز است؛ یعنی با توسل بهمراحل ...
بیشتر
عزیمتگاه هوسرل برای برچیدن دوگانگی(سوبژه و ابژه) مندرج در سرشت سنت متافیزیک غرب ساختار استعلایی آگاهی است. از اینرو بنای ذاتی آگاهی قصدیت است. قصدیت فعل آگاهی و عملی عینیتساز است؛ یعنی با توسل بهمراحل روششناختی و نوئسیسی، ابژههایی از جنس ادراک پدید میآید و در ساحت شناختی ذهن مندرج میشود. لذا آگاهی علاوه بر شهود حسی توان شهود ذوات را نیز دارد، از این جهت پدیدارشناسی در هوسرل وصف بازنمایانه ندارد و توانسته نحوی ایدهآلیست مبتنی بر افعال آگاهی در تقرر محتوای رئال جهان در وعاء ذهن و پهنه فهم را ارائه کند که، درک متداول از عین و ذهن را پس بزند و راه خود را برای عبور از ثنویت میان امر رئال و ایدهآل بگشاید، چنانکه هر سوبژه متضمن ابژهی خویش شود و درون ساختار استعلایی آگاهی آنرا زیست کند. این نوشتار در صدد تبیین نحوه تقرر پدیدار جهان در حوزه آگاهی است وهمچنین بررسی این مطلب که فاعلیت مطلق و تقدم ذهن در مواجههی با جهان عینی بهعنوان یگانه نهج فهم و دریافت هستی چطور میتواند عملی عینتساز باشد؟ یعنی قصدیت، چگونه ساحت رئالیته را در ایدهآلیته مستحیل و با آن یگانه میکند؟ بهبیان دیگر، قصدیت، چگونه فراسوی عین و ذهن (ایدهآلیسم و رئالیسم) و در مناسبات جهتمند با آن دو مأوی میگزیند؟