سید ضیاء الدین میری؛ حسن مهرنیا؛ علی لطیفی
چکیده
نوشتار حاضر به دنبال بررسی الگوی تدریسِ مارتین هیدگر، بهعنوان یکی از مؤثرترین فیلسوفان اگزیستانسِ قرن بیستم است. هیدگر، فرآیند تدریس را منادی به «مجالِ یادگیریدادن» تعریف میکند و آموختنِ ...
بیشتر
نوشتار حاضر به دنبال بررسی الگوی تدریسِ مارتین هیدگر، بهعنوان یکی از مؤثرترین فیلسوفان اگزیستانسِ قرن بیستم است. هیدگر، فرآیند تدریس را منادی به «مجالِ یادگیریدادن» تعریف میکند و آموختنِ چگونگی این مجالدهی توسط آموزگار را امری ضروری و در عین حال دشوار میداند. از این روی در این نوشتار با تمرکز بر تعریف فوق، پس از بیانِ بایستههای امرِ تدریس و ایضاحِ مفهوم یادگیری در اندیشه هیدگر، به تحلیل و واکاوی چگونگی مجالدادن و بررسی ابعاد و مراحل آن با توجه به الگوی تدریس هیدگر خواهیم پرداخت. با مطالعه و بررسی آثار مختلف هیدگر بهویژه بررسی پدیداری الگوی تدریس وی در این نوشتار مشاهده خواهیم کرد که: اولاً، او در نظام فکری و تعلیمی خود تلاش نموده تا تعریف جدیدی از امر تدریس و یادگیری ارائه دهد که از سنت فکری زمانة او کاملاً جدا و بیگانه و در عین حال هماهنگ با اندیشه خودِ اوست. ثانیاً، او تدریس را دارای ابعاد و مراحلِ پدیداریِ مختلفی میداند که غفلت از آنها موجب عقیم گشتن فرآیند تعلیم خواهد شد. از میان این ابعاد و مراحل مختلف، در این پژوهش مباحث ذیل مورد توجه قرار گرفته است: فرآیند تعاملی یادگیری، موضوع مورد اهتمام، مواجهه وجودی، ایجاد اشتیاق، گوشسپاری، خروج از قلمرو مأنوس، پرسشگری و جهش.