سید علی فارغ؛ یاسمن حاجیان فروشانی
چکیده
کنش دیزاین بهزعم بسیاری از نظریهپردازان حوزه این دانش، بسیار مبهم است؛ بهگونهای که همین ابهام در ماهیت و معنا، چالشهای فلسفی متعددی را متوجه دانش این مقوله نموده است. ازآنجاییکه در غیاب فهم ...
بیشتر
کنش دیزاین بهزعم بسیاری از نظریهپردازان حوزه این دانش، بسیار مبهم است؛ بهگونهای که همین ابهام در ماهیت و معنا، چالشهای فلسفی متعددی را متوجه دانش این مقوله نموده است. ازآنجاییکه در غیاب فهم کارکرد بنیانهای فلسفی هر حوزه از دانش، تحقق صورت مناسب و کامل دانشپژوهی در آن ممکن نیست، تعمیق شناخت نسبت به دانش دیزاین همواره دغدغه ارباب نظر در باب حکمت عملی بوده و پژوهشهای علمی و نظاممند پیرامون آن در طی سه نسل ترمینولوژی صورت پذیرفته است؛ این در حالی است که همچنان تکاپوهای شناختی این حوزه ادامه دارد. پژوهش بنیادی حاضر منطبق با آخرین جریانهای پژوهشی که در تلاش برای شناخت دیزاین هستند؛ در راستای فهم زیربنای فلسفهی دیزاین، آن را متعلق به مسائلی از حوزه فلسفه تکنولوژی تلقی میکند و در نظر دارد با روشی توصیفی- تحلیلی به تشریح شناخت کنش دیزاین بهمثابه شناختِ کنش تکنولوژیکی در مقابل کنش علمی بپردازد، سپس تحلیل ژرف اندیشانه پیرامون مفهومِ چندبعدی تخنه-بهعنوان ریشه واژه تکنولوژی- در طول تکوین و قبل از دگرگونیهای بنیادین را در دستور کار خود قرار دهد. پژوهش حاضر با طرح بحثی طراحی پژوهانه، به حوزه نظری پژوهش فلسفه دیزاین مربوط میشود و در توسعه بحث پیرامون چیستی دیزاین راهگشا خواهد بود. از نتایج پژوهش حاضر، شرح انطباق کنش دیزاین با کنش تکنولوژیکی و ارائه ساختار بنیانهای فلسفی برای آن بر همین مبنا است؛ همچنین معرفی و واکاوی معانی مستتر در قلمرو مفهومی تخنه، باهدف بهرهگیری از آنها پیرامون نظریهپردازی در دو ساحت علم دیزاین و فلسفه دیزاین، از دستاوردهای دیگر مطالعه حاضر است.