سوزان انجم روز؛ قربان علمی
چکیده
عموم دینپژوهان گاهی شانتپیه دلاسوسایه را بنیانگذار پدیدارشناسی دین میدانند. این پژوهش نخست به تبیین دیدگاه شانتپیه درباره پدیدارشناسی دین میپردازد و ضمن تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه که ...
بیشتر
عموم دینپژوهان گاهی شانتپیه دلاسوسایه را بنیانگذار پدیدارشناسی دین میدانند. این پژوهش نخست به تبیین دیدگاه شانتپیه درباره پدیدارشناسی دین میپردازد و ضمن تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه که در میانۀ فلسفۀ دین و تاریخ دین قرار دارد، بر این باور است نقدی که عموماً بر پدیدارشناسی دین شانتپیه شده است، خود قابل نقد است. مهمترین نقد بر پدیدارشناسی دین شانتپیه این استکه او به ذات پدیدارها و ماهیت دین نپرداخت و پدیدارشناسی او از جهت ردهبندی پدیدهها و با نگاه غیرتاریخی است. این مقاله با تعمق در اندیشههای شانتپیه اثبات میکند که اینگونه نیست که شانتپیه مطلقاً به ماهیت دین اعتنایی نداشت بلکه او به ماهیت دین به شکل معینی توجه دارد و برخلاف نقدهایی که به او وارد میشود که مدعی است پدیدارشناسی وی توصیفی صرف میباشد، در حقیقت شانتپیه دو جنبۀ اساسی ادیان یعنی ذات و ظهورات آنرا مطالعه کرده است. این جستار این نقد را مورد کنکاش قرار داده و سپس آن را ارزیابی میکند و در نهایت تمییز میدهد که منتقدان، پدیدارشناسی دین شانتپیه را با توجه به پدیدارشناسی فلسفی هوسرل میسنجند؛ در حالیکه شانتپیه با تأکید بر پدیدارهای آیینی درصدد شناخت ماهیت دین و در چشماندازی شامل، درک امر قدسی به مثابۀ گوهر ادیان است.