وحید حیاتی؛ اصغر فهیمی فر؛ احمد پهلوانیان
چکیده
بیتردید توجه به تفکرات فلسفی در شکلدهی به نظریه فیلم، بسیاری بر شکلگیری آثار هنری و سینمایی اثرگذاری دارد؛ با این وجود، تحلیل فیلم از منظر نظریههای معاصر، برگرفته از بنیادهای نامگرایی و پندارگرایی ...
بیشتر
بیتردید توجه به تفکرات فلسفی در شکلدهی به نظریه فیلم، بسیاری بر شکلگیری آثار هنری و سینمایی اثرگذاری دارد؛ با این وجود، تحلیل فیلم از منظر نظریههای معاصر، برگرفته از بنیادهای نامگرایی و پندارگرایی است که باعث ایجاد اشکالات وجودشناختی و معرفتشناختی بسیاری به تبع فلسفه شکل دهنده آن میشود. در صورتی که اگر در تحلیل فیلم، بازنمایی سینمایی از منظر پدیدارشناسی تبیین شود، در تحلیل ابعاد مختلف سینما، مانند تصویر، صدا، روایت، محتوا، دریافت و ادراک تماشاگر، ثمرات مهم و مختلفی بهبار میآورد. پدیدارشناسی چهارچوب واقعگرایانهای فراهم میآورد که با استفاده از آن میتوانیم تجربه بازنمایی فیلم را چنان تبیین کنیم که در نظریه فیلم کمسابقه باشد. این مقاله می کوشد با بررسی مختصر ماهیت بازنمایی هنری و درک آثار هنری در نظریه پدیدارشناسی، به مولفه های مهم این نظریه بپردازد. در همین راستا ضمن بیان چشم انداز نگرش این نظریه به فیلم با روش توصیفی تحلیلی، چگونگی ظاهر شدن واقعیت و معنا در دنیای فیلمی از این منظر و افزایش تجربه تماشاگر در تحلیل عمیق و جامعی از عناصر مختلف فیلم از جمله زبان تصویری و صدا، زمان و مکان، فضا و مکان پدیدار، نور و رنگ به عنوان مولفه های پیوند این نظریه و فیلم پرداخته میشود. به عنوان نتیجه میتوان بیان کرد که این رویکرد پدیدارشناسانه نه تنها به درک عمیقتر از داستان و شخصیتها کمک میکند، بلکه ارتباط تماشاگر با زمینه و جهان داستانی را تقویت میکند و تجربه سینمایی را برای تماشاگران افزایش میدهد.