نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکترا
چکیده
رورتی با به چالشکشیدن کل سنت فلسفی غرب که به عقیده او باعث دوگانهانگاریهای مختلف بیفایده نظری در طول تاریخ فلسفه شده است،درصدد است در بستر"فرهنگ رستگاریبخش ادبی"به ساختارشکنی مسائل مختلف فلسفه و رفع این دوگانهانگاریها مبادرت ورزد.به عقیده او فیلسوفان سنتی با باور به واقعیتهای فراانسانی و فراتاریخی به انسانها به مثابه خادمان و کاشفان آن واقعیت بیرونی نگاه میکردند.اما رورتی با ایجاد خط انشقاقی میان حوزهی خصوصی وحوزهی عمومی میخواهدسهم و دخالت فیلسوفان را در ارائه دیدگاههای نظری و فلسفی مشخص کند و ادعا کند حوزه سیاست نیازی به آن ندارد که مبانی خود را از معیارهای فردی حوزهی خصوصی کسب نماید؛چیزی که زمینه بلندپروازیهای متافیزیکی فیلسوفان را فراهم میآورد.به منظور مقابله با چنین تفکری،رورتی به جای مفهوم سنتی حقیقت(مفهوم حقیقت به مثابه محور اندیشه سنت فلسفی)،بحث همبستگی را پیش میکشد؛یعنی توافق بر سر مسائل گوناگون که نتیجهی نگاه پراگماتیکی ما به امور و متاثر از هنجارهای جامعهی خاص و استفاده ابزاری ما از واژگانها است.به عقیده رورتی انسانها با خلق واژگان جدید که ابزارهای سازگاری با زیستبوم هستند درصدد ایجاد همبستگی هرچه بیشتر و به تبع در مسیر جامعهای عدالتمحور و آزاد و به دور از هر گونه تبعیض و رنج گام برمیدارند.در چنین جامعهای است که حقیقت خود را از طریق پویاییهای آن جامعه نشان خواهد داد.فرض ما اینست که اندیشهی فلسفی(یا به تعبیر بهتر،پسافلسفی)رورتی پیش از هر چیز در راستای یک اندیشهی سیاسی و اتخاذ رویکرد شووینیستی اوست.به عبارت دیگر، مهیا ساختن زمینه برای برقراری یک جامعهی لیبرال-دموکرات باعث اندیشه های فلسفی وی شده است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
The political motives of Rorty's philosophical thought
چکیده [English]
The western philosophy in general is regarded by Richard Rorty as the result of the fouitless and diferent theoretical dualisms in the history of philosophy. In the context of literary Salvaging Culture, he tries to deconstruct the diferent problems of philosophy and to remove those dualisms. In his view the classic philosophers were believing in extra-human and extra-historical realities and they were regarding human beings as servants and discovers of them. By separating the personal or private realm from the public realm or society and politics, he shows that the realm of politics has no need to get its foundations from the individual criteria of private realm. Instead of using the classical concept of philosophy, that is truth, proposes the concept of solidarity. Solidarity, in his thought, means nogetiation on the diferent problems which is result of pragmatic view on things and being influenced by special norms of society and instrumentel usage of words. He believes that by creating new words which are instruments to be in consistency with envierment, human beings try to make more solidarity between individuals and to establish a free and justly society whitout any discrimination and offence. This article tries to show that the philosophical thought of Rorty, at the first and in the direction of a political thought and takeing a Shoanist attitude by himself, is an effort to provide situation for a libral democratic society.
کلیدواژهها [English]
- Neopragmatist
- postmodern
- literary salvaging culture
- truth
- solidarity
- libral democratic
ارسال نظر در مورد این مقاله