نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای فلسفه، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 دانشیار گروه فلسفه، واحد تهران شمال، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
چکیده
خاستگاه اندیشه تاریخی ویکو به عنوان پیشگام متفکّران تاریخیاندیش طرح انتقادات از روش دکارتی است. تفکّر تاریخیاندیش، نحوۀ اندیشیدن را متأثر از شرایط زمانی و تاریخی میداند و به تاریخیبودن هرگونه فهم، تفکّر و تعقّل قائل است. در مقابل تفکّر غیرتاریخی به همسانی تعقّل در همه شرایط و به عبارتی به یک نوع عقلانیّت قائل است. انتقاد ویکو به تفکّر دکارتی ناظر به همین دیدگاه است. ویکو، تلاش دکارت برای یقینیکردن همه علوم با ملاک وضوح و تمایز را مورد نقد قرار میدهد و معتقد است که در علوم انسانی و از جمله تاریخ، نمیتوان به این وضوح و تمایز دست یافت. ویکو - برخلاف دکارت- به صیرورت و تحوّل دائمی ذات و سرشت انسان و به تبع آن تفکّر و تعقّل وی در طول تاریخ معتقد است و این تحوّل را بر اساس دورههای مختلف تاریخ و شکلهای متناظر آن مورد توجّه قرار میدهد. ویکو حاصل روش دکارتی را که مبتنی بر تحلیل و انفکاک است، گسست انسان از تاریخ و اجتماع میداند. از نظر ویکو معرفت راستین درباره هر چیز، دانش از راه علل یا به عبارتی دانش تاریخی درباره آن است. ویکو گرچه تاریخ را ساخته آدمی میداند، امّا هدایتگر آن را مشیّت الهی معرّفی میکند. در این مقاله کوشش شده است تا از رهگذر مقایسة تفکر تاریخی ویکو با تفکر ذاتگرایانه دکارتی و ریاضیاتیگرایی وی به فهم بهتری هم از سرشت تفکّر تاریخی و هم تفکّر ذاتگرایانه و غیر تاریخی نائل شویم.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Vico's Critique of Cartesian Thought as one of the most important beginings of the emergence of historical thinking
نویسندگان [English]
- Maryam Darbanian 1
- Bijan Abdolkarimi 2
1 PhD Candidate of philosophy, Science and Research Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
2 Associate Professor of Philosophy Department, North Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran
چکیده [English]
As a pioneer of historical thinkers, Vico laid out the origins of his historical thought in his critique of Cartesian mathematicalism. Descartes' effort, is not to attain the truth, but to attain certainty with the criterion of clarity and distinction. He sought to make all the sciences sure in this way. On the base of this point of view, all humanities, including history are excluded from the sphere of sciences, which means forgetting much heritage of the past. Vico considers Descartes’ unhistorical and static understanding of human nature as the most important philosophical problem of French philosopher. For Vico the nature of man and consequently his thinking and Reason have transformed throughout the history. Vico justifies this transformation in different periods of history with corresponding forms of reasoning. On the base of his epistemological rule, namely “the real is constructive”, Vico conceives making something as the condition of knowing it. Therefore, he believes that history and all human achievements, are man-made and intrinsically constructed and hence are recognizable through empathetic insight and the power of imagination. Vico believes that the outcome of Cartesian philosophy is nothing other than human being’s disconnection from history and society. For Vico, the true knowledge of everything is knowledge through its causes or, in other words, historical knowledge about it. Although Vico considers history as the result of man-made activites, he conceives divine providence as the leader and guide of history. In Vico's view, understanding history in any given period is possible through a proper understanding of the intellectual framework and principles governing that period.
کلیدواژهها [English]
- Vico
- Descartes
- the transformation of human essence
- the history of thought
ارسال نظر در مورد این مقاله