نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 دانشآموخته کارشناسیارشد فلسفه، دانشکدگان فارابی، دانشگاه تهران، ایران
2 استاد گروه فلسفه، دانشگاه علامه طباطبائی، ایران
چکیده
یونانیان بهدنبال کسب تمامی فضایل فردی و جمعی و در نهایت نیل به نیکبختی بودند. در تعالیم سنتی ایشان تنها فضیلتهای اسطورهای ارزشمند شمرده میشد. اما ایشان بهتدریج دریافتند که خدایان بدون دلایل موجه، معیار اخلاق و فضایل بودهاند. در نتیجه باورهای سنتی ایشان بهتدریج شروع به تغییر کرد. در اثنای چنین تغییراتی، سوفیستها خود را مربیان نسل جدید یونان معرفی کردند. سوفیستها پایبندی به قوانین اسطورهای را امری بیهوده میدانستند و معتقد بودند که نیکبختی و فضیلت آدمی با تکیه بر طبیعت انسانی و نیازهای طبیعی او در جهت تقویت قدرت سیاسی شکل میگیرد. اما نظام اخلاقی سقراط-افلاطون نه با نظام اخلاقی سوفیست و نسل جدید یونانیان و نه با تعاریف سنتی اخلاق، سازگاری داشت. سقراط و شاگرد او بهخوبی نشان دادند که اگر نظام اخلاقی بر پایۀ حقیقت بنا نشود، تمامی اصول نظری و عملی در جامعه نادرست بوده و نهتنها منجر به نیکبختی انسان نمیشود بلکه نتایج زیانباری را در ابعاد فردی و اجتماعی رقم میزند. در نظام اخلاقی ایشان، فضیلت محدود به امور جزئی نیست و نوعی کمال انسانی است که علاوه بر امور سیاسی، در تمامی امور زندگی انسان، شأن رشدیافتۀ اوست. در نظر آن دو تمامی فضایل بهجهت بهرهمندی از ایدۀ خیر سودمند بوده و پایۀ تمامی فضایل دانایی به ایدۀ خیر است که به انسان توانایی تشخیص نیک و بد را داده و او را به نیکبختی میرساند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Socrates-Plato's Ethical System and the Critique of Sophistic Morality in Classical Greece
نویسندگان [English]
- Alireza Shafieyoun 1
- Hossein Kalbasi Ashtari 2
1 MA of Philosophy, Farabi Campus, University of Tehran, Qom. Iran
2 Professor of Philosophy Department, Allameh Tabataba’i University, Tehran, Iran
چکیده [English]
Greek society was in the search for virtues and prosperity, at the end. In their traditional teachings, only the virtues obtained from the gods' attention and related to society were cherished. However, they gradually found out that the gods were their paragon for morals and virtues for no rationale. On this ground, their traditional beliefs started to change gradually. During the course of these changes, Sophists introduced themselves as the tutors of the new Greek generation. In their opinion, adherence to necessities beyond individuals is pointless, and human virtuosity is meaningless; Humans' prosperity is formed due to their nature and their natural demand of political power reinforcement. Yet Socrates's point of view was adaptable neither to sophists and the new Greek generation's moral system nor to traditional definitions of morality. Socrates demonstrated that if a moral system is not built on truth, all of the principles in the society are incorrect, creating harmful results instead of resulting in humans' prosperity as the extremity of every moral system. In his ethical system, virtue is not limited to minor matters. Still, it is a kind of human maturity that contains humans' grown dignity in every aspect of life in addition to political issues. In his view, all of the virtues are lucrative due to taking advantage of the idea of goodness. He believes that the knowledge of the concept of goodness is the foundation of all virtues, giving the human the might to identify evil and virtuous and leads him to prosperity.
کلیدواژهها [English]
- Sophist's moral system
- Socrates-Plato Ethical system
- Virtue
- prosperity
- the concept of goodness
ارسال نظر در مورد این مقاله