نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه اصفهان. ایران
2 دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه اصفهان، ایران.
چکیده
میان کانت و کیرکگور در حوزههای گوناگون شناخت، اخلاق، ایمان و هنر میتوان مطالعهای مقایسهای انجام داد. در این مقاله به مقایسهی آرای این دو فیلسوف در مبحث معرفتشناسی میپردازیم. بنیاد اساسی اشتراک هر دو در زمینهی شناخت، باور ایشان به گسست میان نظر و عمل است که مبنای نگاهشان به شناخت انسانی را شکل میدهد. در این جا نشان داده میشود که معرفتشناسی کانت، بستری را ایجاد کرده است که در آن نظر کیرکگور دربارهی گسست وجود و اندیشه شکل گرفته است و همین نگاه باعث میشود تا هر دو معتقد به محدودیت شناخت انسان باشند. در ادامه مشخص میشود که کیرکگور به پیروی از کانت وجود را متمایز از ماهیت میداند. در آخر نشان میدهیم که ستیز کانت با براهین سنتی اثبات وجود خداوند، زمینهای را ایجاد کرد تا کیرکگور مخالفت خود با خداشناسی استدلالی را بر آن بنا کند و آن برهانها را برای یک مومن ناکارآمد بداند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The Influence of Kant’s Epistemology on Kierkegaard
نویسندگان [English]
- Soroush Saberi 1
- Ali Karbasizadeh Isfahani 2
1 PhD Candidate of Philosophy, University of Isfahan. Iran
2 Associate Professor of Philosophy, University of Isfahan, Iran
چکیده [English]
There could be various comparative studies between Kant and Kierkegaard on fields like human knowledge, ethics, faith, art, etc. This paper aims to compare the two philosopher’s epistemology through their writings. The main common ground of Kant’s and Kierkegaard’s epistemology is their belief in the idea of a “fissure” between theory and practice, which constitutes the core of their contemplations on human knowledge. This article shows that Kant’s theory of knowledge paved the way for Kierkegaard to describe his notions of the “fissure” between being and thought. Thus, it will be shown that Kant and Kierkegaard have been led to believe in the finitude of human beings in knowledge by this split. Then, it will be demonstrated that Kierkegaard, following Kant, distinguishes “being” from “essence” and “actuality” from “ideality”. Finally, we argue that Kant’s critique of the traditional proofs of God’s existence anticipates Kierkegaard’s conflict with natural theology and his idea that traditional demonstrations are useless for a believer.
کلیدواژهها [English]
- Kant
- Kierkegaard
- epistemology
- fissure
- being
- thought
ارسال نظر در مورد این مقاله