نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای فلسفه هنر، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران.
2 دانشیار گروه معارف، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، ایلام، ایران
3 استادیار گروه فلسفه هنر، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
چکیده
فیلسوفان در طول تاریخ، با یک دید جدیدی به هستی نگریسته و توانستهاند با نظریههای خود تاریخ فلسفه را متحول کنند. از جمله این فیلسوفان، افلاطون و سهروردی هستند. افلاطون و سهروردی هر یک برای ساخت نظام فکری خود از منابع متعددی سود بردند و از آنها در آثار خود یاد کردند. علت اینکه نظریههای این دو فیلسوف در این پژوهش مطرح شده است، نزدیکی نظریهها در اندیشه آنهاست. تفکر افلاطونی یکی از منابع مهم سهروردی در دستیابی بهنظام فلسفیاش بوده و به وضوح میتوان ردپای آن را در آثار سهروردی مشاهده کرد، با این حال وی کوشید تا به آن اندیشهها با توجه بهنظام فکری خاص خود و با یک دید فلسفی بپردازد و حتی آنها را دستخوش تغییر و تحول کند تا با اعتقاداتش سازگار شود. در این پژوهش، هدف یافتن وجه اشتراک و افتراق در آراء این دو فیلسوف از جنبه زیباییشناسی است تا از طریق مقایسه و تمایز این اندیشهها، میزان تأثیرپذیری یک اندیشه و یا تحول آن را در طول زمان بررسی کنیم. لذا، روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای از طریق فیش برداری از کتب مرجع، مقالات و دست نوشته های معتبر می باشد. نتایج نشان داد: افلاطون در تحلیل و بیان حقیقت زیبایی، آن را تناسب و هارمونی، انطباق با فرهنگ یونان، سودمندی و لذت نمی داند؛ بلکه زیبایی را امری فراحسی و عینی می داند که نهایت سیر سالکان و زیبایی ها به آن می انجامد و چنین زیبایی سرمدی، مطلق و فی نفسه و همان ایده و منشأ زیبایی است که به عالم مثل تعلق دارد و اشیای زیبا به اندازه بهره مندیشان از آن، زیبا هستند. از نظر سهروردی، زیبایی به حُسن تعبیر می شود که به جمال و کمال، توامان به یک پدید اشاره دارد، پس هر چه در نهایت کمال قرار دارد، زیباست. همچنین، زیبایی امری عینی است که با عالم خارج منطبق می باشد. روابطی از جمله نورها، رنگ ها و شکل های مختلف (نمودهای عینی) منشأ درک و بروز احساس زیبایی می شود. لذا می توان نتیجه گیری نمود که از دیدگاه افلاطون و سهروردی، زیبایی، لذت ادراک و وصول کمال است که به واسطه عشق تجلی می کند و سبب حرکت می شود.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
A comparative Study of Aesthetics in Plato's Thought and Suhrawardi's Wisdom
نویسندگان [English]
- Maryam Imanizadeh Sharifpour 1
- Seyyed Rahmatollah Mousavi Moghaddam 2
- Seyyed Sadegh Zamani 3
1 PhD Candidate in Philosophy of Art, Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran.
2 Associate Professor of Islamic Studies Department, Ilam University of Medical Sciences, Ilam, Iran
3 Assistant Professor of Philosophy of art Department, Sanandaj Branch, Islamic azad university, Sanandaj, Iran
چکیده [English]
Throughout history, philosophers have looked at existence with a new perspective and have been able to revolutionize the history of philosophy with their theories. Among these philosophers are Plato and Suhrvardi. Plato and Suhravardi each benefited from many sources to build their intellectual system and mentioned them in their works. The reason that the theories of these two philosophers have been presented in this research is the closeness of the theories in their thought. Platonic thought is one of the important sources of Sohrvardi in reaching his philosophical system and its traces can be clearly seen in Sohrvardi's works, however, he tried to deal with those thoughts according to his own thought system and with a philosophical perspective and even to undergo change and transformation to adapt to his beliefs. The question of this research is "what place does (aesthetics) have in Plato's thought and Sohrawardi's wisdom?" Is. In line with this importance, the commonalities and differences in the views of these two philosophers have been explained from the aspect of aesthetics, so that by comparing and distinguishing these ideas, we can examine the influence of an idea or its evolution over time. The method of the current research is descriptive-analytical, and the collection of information is done using the library method by taking samples from reference books, articles and authentic manuscripts. The results showed: Plato, in analyzing and expressing the truth of beauty, does not consider it to be proportion and harmony, adaptation to Greek culture, usefulness and pleasure; Rather, he considers beauty to be an extra-sensory and objective thing that the pursuit of beauty leads to, and such beauty is eternal, absolute and in itself, and it is the same idea and source of beauty that belongs to the world of similitude, and beautiful objects are equal to Their benefits are beautiful. According to Suhrvardi, beauty is interpreted as good, which refers to beauty and perfection, both of which are the same phenomenon, so whatever is at the end of perfection is beautiful. Also, beauty is an objective thing that corresponds to the outside world. Relationships such as lights, colors and different shapes (objective representations) become the source of understanding and expression of the feeling of beauty. Therefore, it can be concluded that from the point of view of Plato and Suhrawardi, beauty is the pleasure of perception and the attainment of perfection, which manifests through love and causes movement.
کلیدواژهها [English]
- Plato
- Suhrawardi
- aesthetics
- perfection
- perception
ارسال نظر در مورد این مقاله