نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
دانشیار گروه فلسفه، دانشگاه تبریز
چکیده
اینکه آیا از نظر کانت متافیزیک، معنادار است یا نه، مسأله اصلی این نوشتار است. در اینجا برآنیم تا در راستای این مسأله کلی، نظر کانت را در ذیل دو سوال زیر مورد بررسی قرار دهیم:
اساساً معناداری و بیمعنایی متافیزیک آنگونه که در فلسفه معاصر محوریت دارد، برای کانت نیز موضوعیت داشت؟ آیا معنیداری و بیمعنایی متافیزیک مسأله اصلی و بنیادی کانت است یا تنها زمینهها و دلالتهایی کلی در میان است؟
در صورت وجود زمینهها و استلزامات و دلالتهای کلی در باب معناداری و بیمعنایی متافیزیک در فلسفه کانت، دیدگاههای وی به چه جهات و چه سطوحی از معناداری و بیمعنایی در باب متافیزیک مربوط میشود؟
پاسخ سوال نخست آن است که به نظر میرسد که اولاً رویکرد و نقد کانت از متافیزیک را میتوان معرفت شناختی و البته از نوع استعلایی آن دانست و نه از منظر زبان (یعنی براساس متافیزیکِ زبان، فلسفه زبانی، فلسفه زبان متعارف یا زبان شناسی)، ثانیاً از حیث مسأله محوری، معنیداری یا بیمعنایی متافیزیک، نه مسأله اصلی کانت است و نه آنکه فلسفه وی به نحو واضح و متمایز و مستقلی، متضمن چنین مسألهای است. ثالثا میتوان پذیرفت که فلسفه کانت از زمینهها، دلالتها و استلزامهایی در باب مسألۀ معنیداری و بیمعنایی متافیزیک برخوردار است. اما سوال دوم، دو سطح از معناداری یا بیمعنایی را میتوان در فلسفه کانت به دست آورد: الف) سطح زبانی: از دو جهتِ اجزا (یعنی از جهت واژگان و جملات متافیزیکی) و کل (به عنوان نظام وعلم متافیزیکی) و ب) سطح غیر زبانی. در سطح زبانی، اولاً واژگان و جملات متافیزیکی بیمعنی نیستند؛ ثانیاً این ادعا که: متافیزیک یک علم است، بیمعناست. در سطح غیر زبانی، مجموعه متافیزیک به دلیل عدم وصول به غایات و...، بیمعنا دانسته میشود.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Kant and the problem of Meaningfulness or Meaningless of Metaphysics
نویسنده [English]
- Masoud Omid
Associate Professor of Philosophy Department, University of Tabriz
چکیده [English]
One of the most important questions on Kant’s philosophy is the meaningfulness or meaningless of metaphysics. This article tries to answer two questions on Kant’s philosophy:
Is the metaphysics, in the philosophy of Kant, meaningful or meaningless?
2- Is the meaningfulness or meaningless of metaphysics, for Kant, so important for contemporary philosophy?
In this paper, firstly, I argue that we can call Kant’s approach to Metaphysics not as a linguistic one (including; language metaphysics, philosophy of language, philosophy of ordinary language or linguistics) but it is a transcendental epistemology. Secondly, in terms of problem-based, the meaningfulness or meaninglessness of metaphysics not only is not the basic problem of Kant, but his philosophy in a clear, distinct and independent manner, involves not such an issue. Thirdly, on the problem of the meaningfulness and meaninglessness of metaphysics, it could be accepted that Kant's philosophy seems to have the backgrounds, indications, and implications
For the second question, it could be distinguished two levels of meaningfulness or meaningless in Kant's philosophy: linguistic and nonlinguistic levels. The linguistic level are considered from two directions, i.e., the parts or components (words and metaphysical propositions) and the whole (as the science of metaphysics).
In the linguistic level, in one hand, I argue that the metaphysical words or propositions are not meaningless, but on the other hand, the proposition that “Metaphysics is a science” is a meaningless proposition. In the nonlinguistic level, metaphysics due to not reaching to the ends and goals seems meaninglessness as well.
کلیدواژهها [English]
- Kant
- critical view
- metaphysics
- linguistic meaningfulness
- non-linguistic meaninglessness
ارسال نظر در مورد این مقاله