نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
دانش آموختۀ دکتری فلسفه غرب، دانشگاه شهید بهشتی
چکیده
رورتی، کسی که چرخش زبانی هابرماس از وی متأثر است، دعوای رئالیسم و ضدرئالیسم را به سنت فلسفی متعلق میداند که از آن رخت بر بستهایم. در واقع، بر اساس دیدگاه او، چرخش زبانی اصل این تمایزها را دشوار میسازند. در مقابل، هابرماس تصمیمگیری درباره موضع رئالیستی یا نومینالیستی را انتخاب بنیادینی میداند که در معرفتشناسی، هستیشناسی و مفاهیم متناظر صدق و ارجاع نقش اساسی ایفاء میکند. دغدغه هابرماس، وارث سنتهای فلسفی، نشان دادن حضور همزمان عناصر ایدهآلیستی و ناتورالیستی در تبیین شناخت است. برای این منظور او به شرحی پراگماتیستی از شناخت متمسک میشود. هابرماس آنچه را به نحو پراگماتیستی به دست میآورد، با عنوان رئالیسم درونی، جایگزین ایدهآلیسم استعلایی میکند. رئالیسم درونی، باید دو کار ویژه اساسی را برای هابرماس انجام دهد؛ از طرفی، مقابل نسبیگرایی به عنوان شکل نوین شکگرایی بایستد. و از طرف دیگر، با رئالیسم متافیزیکی در شکل جزمگرایی آن مخالفت کند. سختی کار هابرماس در تبیین رویکرد رئالیستی خود سازش دادن میان دو نوع تقدم است؛ تقدم هستیشناختی جهان عینی با تقدم معرفتیشناختی زیستجهان زبانی. این مقاله ضمن تبیین مسیری که هابرماس در بسط نظریه خود طی میکند به نقد و بررسی آن میپردازد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Habermas' realistic view after the linguistic turn
نویسنده [English]
- Omid Reza Janbaz
PhD of Western Philosophy, Shahid Beheshti University
چکیده [English]
Rorty, who influenced Habermas by his linguistic turn, believes that the debate between realism and antirealism belongs to the tradition which we have already departed from. In fact, in his view, the linguistic turn principally make this distinction difficult. In contrast, Habermas believes that the decision between the realistic and nominalistic positions is a fundamental choice, which plays a crucial role in epistemology, ontology and the corresponding concepts of truth and reference. The main concern of Habermas as the heir of the realist and the idealist traditions,is to show the simultaneous presence of idealistic and naturalistic elements of knowledge in explaining cognition . For this purpose he refers to a pragmatic account of knowledge. Habermas replaces what has been achieved pragmatically, as the internal realism, with the transcendental idealism.Internal realism, for Habermas has two essential duties; on the one hand, to stand against relativism as a new form of skepticism and on the other hand, to oppose the metaphysical realism in its dogmatistic form. The difficulty of Habermas's task in explaining his realistic view is to reconcile two priorities; the ontological priority of the objective world, with the epistemological priority of linguistic life-world. This article describes and criticizes the way Habermas develops this view .
کلیدواژهها [English]
- Habermas
- linguistic turn
- realism
- weak naturalism
- inner realism
ارسال نظر در مورد این مقاله