نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
هیئت علمی ودانشیار دانشگاه مازندران
چکیده
در عصر جدید پرداختن به مسائل معرفتشناسی در کانون توجه قرارداشت. برای کانت نیز معرفتشناسی دغدغه اصلی بود اما تمایز کانت در پرداختن به مسائل معرفتشناختی نسبت به گذشتگان در این نکته قراردارد که او قبل از ارائه نظریه معرفتی خود ، شناخت ذهن و ساختار عملکرد آن را در الویت قرار میدهد. آنچه کانت را درباره ذهن و شناخت آن متمایز میسازد نظریهای است که از آن به عنوان انقلاب کپرنیکی یاد میشود. بر اساس این نظریه جای ذهن و عین عوض میشود و ذهن به عنوان عامل معرفت، بر روی عین تاثیر میگذارد. مساله محوری پژوهش حاضر، پرداختن به این چالش است که آیا کانت بواسطه انقلاب کپرنیکی خود در ذهنشناسی در چهارچوب فضای معرفتی عصر مدرن که به دنبال نشاندادن ساز و کار امکان معرفت با تکیه بر "باور صادق موجه" بودند چه خدمتی به این دغدغه محوری عصر جدید نمودهاست. در این پژوهش هدف ، بررسی مساله یاد شده با روش توصیفی – تحلیلی است. نویسنده با رویکرد انتقادی و با محور قراردادن آثار کانت به این نتیجه رسیدهاست که ذهن شناسی کانت به دغدغه معرفتی عصر جدید و امکان معرفت بر اساس نظریه مطابقت که از عصر افلاطون تا قرن بیستم در معرفت شناسی رایج بوده است خدمتی نکردهاست و بلکه دچار نوعی ناسازگاری درونی میگردد و از جهتی منجر به دست کشیدن از میل ذاتی انسان در شوق به دانستن و نادیده انگاشتن آن میگردد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Consequence of Kant's ،Theory on Mind based on Correspondence Theory
نویسنده [English]
- ramezan mahdavi azadboni
associate Professor of university of Mazandaran
چکیده [English]
In the Modern age, dealing with epistemological issues was in the center of attention. For Kant, epistemological issues were the main concern, but Kant's distinction in dealing with epistemological issues compared to his predecessors lies in the fact that before presenting his epistemological theory, he prioritizes knowledge of the mind and structure. What distinguishes Kant about the mind is a theory that is referred to as the Copernican revolution. According to this theory, the relationship between mind and the object is different from what was inherited from the past and the mind, as the agent of knowledge, affects the object. The central issue of the current research is to address the challenge of whether Kant, through his Copernican revolution regarding human understanding, served this concern in the framework of the epistemic assumptions of the modern era, which sought to display the mechanism of the possibility of knowledge by relying on "justified honest belief". In this research, the aim is to investigate the mentioned problem with a descriptive-analytical method. With a critical approach and focusing on Kant's works, the author has come to the conclusion that Kant's view of the mind has not served the epistemological concern of the modern era and the possibility of knowledge based on the correspondence theory that has been common in epistemology from the age of Plato to the 20th century. It suffers some kind of internal inconsistency and in some way leads to giving up the innate human desire to know and ignoring it.
کلیدواژهها [English]
- Kant
- truth
- Mind
- Copernican revolution
- the Theory of Correspondence
ارسال نظر در مورد این مقاله