Journal of Philosophical Investigations

نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی

نویسنده

چکیده

ترکیب تابع ارزشی p  با ماتریس [1011] که از آن در منطق جدید به استلزام مادّی تعبیر می‌شود و کذب مقدّم یا صدق تالی شرط لازم و کافی صدق آن به شمار می‌آید، معادل ترکیب‌های تابع ارزشی  و  در منطق جدید است که دارای همان ماتریس می‌باشد. این ترکیب اساسی‌ترین مفهوم منطق جدید محسوب می‌شود و در استدلال‌های پیچیدۀ ریاضی نتایج رضایت‌بخشی داده است.
آگاهی یا عدم آگاهی منطق‌دانان قدیم از شروط صدق این ترکیب سئوالی اساسی و بنیادین در منطق تطبیقی است که پاسخ آن می‌تواند سایر مباحث تطبیقی در منطق را تحت تأثیر قرار دهد. پاسخ‌های مختلفی را که تاکنون به این سؤال داده شده است، می‌توان در رویکردهای زیر خلاصه نمود:
1) اتفاقیة عامه همان استلزام مادی است. 2) تعریف متصلۀ مقسمی ‌با تعریف استلزام مادی یکی است. 3) شروط صدق متصلۀ مقسمی ‌با شروط صدق استلزام مادی یکی است. 4) آگاهی ابن‌سینا از شروط صدق استلزام مادی به دلیل وجود قرائن مختلف، له و علیه آن، در متون وی مورد تردید است. 5) شروط‌صدق اتفاقی اعمّ با شروط صدق استلزام مادی یکی است. 6) شروط صدق هیچ‌یک از انواع شرطی با شروط صدق استلزام مادی یکی نیست و منطق‌دانان قدیم از شروط صدق استلزام مادی آگاه نبوده‌اند.
در این مقاله به بررسی و تحلیل این رویکردها و نقد دلایل و مستندات آنها می‌پردازیم و تلاش می‌کنیم تا با کنار گذاشتن پیش‌فرض‌ها و درنظر گرفتن جمیع جوانب موضوع به وحدت نظر در این موضوع بنیادین دست یابیم و پایه‌ای استوار برای تحقیقات بعدی در قلمرو منطق تطبیقی فراهم آوریم.
بر اساس این تحقیق شروط صدق استلزام مادی منطق جدید بر شروط صدق هیچ‌یک از انواع شرطی در منطق قدیم منطبق نیست و دلایل رویکردهایی که به آگاهی ابن‌سینا از شروط صدق استلزام مادی حکم کرده‌اند و یا در جستجوی یافتن قضیه‌ای با شروط صدق مشابه برآمده‌اند، از پشتوانۀ کافی برخوردار نیست. در صورت قبول این نظر منطق‌های قدیم و جدید دو نظام منطقی مختلف به حساب می‌آیند که با وجود برخی اشتراک‌ها در اصول و مبانی، از یکدیگر فاصلۀ زیادی دارند؛ چنانچه هندسه‌های اقلیدسی و غیراقلیدسی و نیز فیزیک نیوتن و فیزیک اینشتین نیز دو نظام هندسی یا فیزیکی مستقل‌اند.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Were the Ancient Logicians Aware of Material Implication and Its Truth Condition?

نویسنده [English]

  • Morteza Haj Hosseini

چکیده [English]

The truth-functional conditional compound P→Q that is named,  as material implication, and is equivalent to the truth functional and , has made satisfactory results in the complex mathematical arguments.
Were the ancient logicians (Avicenna and his followers) aware of it? This is the question that its answer can influence many comparative discussions in different areas of Ancient and Modern logic. The central aim of this paper is to review different answers to this question and evaluate them. Some believe that the Etefaghieh is the same as material implication. Some believe that the definition of Mottaseleh (that is divided to Etefaghieh and Lozomieh) is the same as the definition of material implication. Other logicians believe that the condition of truth of Mottaseleh is the same as the condition of truth of material implication. But, for others the awareness of Avicenna from material implication and its truth condition is subject to debate. The truth condition of Ettefaghieh-áám, for some logicians, is the same as the truth condition of material implication. Ultimately after analyzing these views, the aim of this paper is to bring to light the fact that material implication and its truth condition is different from those of conditionals explained in ancient logic, and each system; ancient logic or modern logic is independent from the other.

کلیدواژه‌ها [English]

  • conditional
  • Material implication
  • Truth condition
  • Ettefaghieh
  • Lozomieh
  • Mottaseleh (maghsami)
  • Ettefaghieh-áám
CAPTCHA Image