نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسنده
استادیار گروه فلسفه، دانشگاه بین المللی امام خمینی
چکیده
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
نویسنده [English]
ملاصدرا و لایبنیتس دو فیلسوف از دو جهان متفاوتاند، یکی شرق و دیگری غرب. آنها اگر چه از عقاید یکدیگر آگاه نبودند، اما به طرح مسائلی پرداختهاند که میان آن دو مشترک است. اساس تفکر لایبنیتس را مونادها تشکیل میدهند و او در آثار محتلف خود به آنها اشاره میکند. ملاصدرا نیز فلسفه خویش را بر وجود بنیان مینهد و به بررسی واقعیت آن میپردازد. اگر چه در نظر لایبنیتس مونادها کثیر و به عقیده صدرا وجود واحد است، اما این دو فیلسوف عباراتی به کار میبرند که بسیار نزدیک به هم و از جهات متفاوت قابل تطبیقاند. مونادها به رغم کثرت از جهتی واحدند؛ ملاصدرا نیز وجود را واحدی میداند که در عین حال کثیر است. مونادهای لایبنیتس بهرهمند از ادراکاند، و به عقیده صدرا نیز علم مساوق با وجود است. مؤلف در این مقاله میکوشد تا آرای این دو فیلسوف را در خصوص وجود و موناد مورد بررسی قرار دهد و عقاید اساسی مشترک آنها را بیان کند.
کلیدواژهها [English]
ارسال نظر در مورد این مقاله