یاسمین ماکوئی؛ حسین مصباحیان
چکیده
اندیشه اخلاقی و سیاسی اکسل هونت، فیلسوف آلمانی و برجسته نسل سوم فرانکفورت، از ابتدای انتشار کتاب شناختهشده او، جدال برای بهرسمیتشناسی، توجه بسیاری به خود جلب کرد. هونت در آثار خود در تلاش بوده است ...
بیشتر
اندیشه اخلاقی و سیاسی اکسل هونت، فیلسوف آلمانی و برجسته نسل سوم فرانکفورت، از ابتدای انتشار کتاب شناختهشده او، جدال برای بهرسمیتشناسی، توجه بسیاری به خود جلب کرد. هونت در آثار خود در تلاش بوده است صورتبندی نوینی از رابطه میان من، دیگری و ما ارائه دهد که با دیگرپذیری، من و دیگری برای تشکیل یک ما، به یکدیگر فروکاسته نشوند و با حفظ هویت، ویژگیها و افق ارزشی منحصربهفرد خود، یک رابطه و «ما» صلحآمیز تشکیل دهند. در همین راستا، هونت مدل سه سطحی بهرسمیتشناسی خود را برای درک بهتر رابطه اجتماعی افراد با یکدیگر و با خود ارائه داده است. بااینوجود، این دیدگاه از اخلاق بهرسمیتشناسی در سالهای اخیر از سوی منتقدینی چون فریزر و پنسکی با این نقد مواجه بوده است که نهتنها قادر نیست افراد را در افقهای ارزشی خود آنها به رسمیت بشناسد، بلکه آنها را در افق ارزشی مسلط جامعه منحل میکند. این مقاله در تلاش است با بررسی نقد ریشهای و رادیکال منتقدان و پاسخهای هونت، دریابد این نظریه تا چه میزان توان تابآوری در برابر این انتقادات را دارد و آیا پاسخهای ارائه شده توسط هونت توانستهاند اخلاق بهرسمیتشناسی را از اتهام نااخلاقی بودن و دامنزدن به سلطه برهانند یا خیر. در نهایت، چنین نتیجهگیری میشود که اخلاق بهرسمیتشناسی خود موضوعی است میانفرهنگی، بنابراین نه هونت و نه منتقدان او بهتمامی بر حق هستند، چراکه مفهومی را که بهخودیخود امری میانفرهنگی است تنها با مشارکت یک فرهنگ یعنی فرهنگ غربی مورد بررسی قرار میدهند.