قدرت الله قربانی؛ روح الله سوری؛ سجاد دلیر
چکیده
مهمترین مساله در تقسیمبندی انواع حکمت -یکی از مهمترین مباحث مطرح در فلسفه اسلامی-، دلیلی است که حکمای اسلامی بویژه ابنسینا برای حصر اقسام حکمت نظری اقامه کردهاند. دلیل حصر اقسام حکمت نظری، با یک ...
بیشتر
مهمترین مساله در تقسیمبندی انواع حکمت -یکی از مهمترین مباحث مطرح در فلسفه اسلامی-، دلیلی است که حکمای اسلامی بویژه ابنسینا برای حصر اقسام حکمت نظری اقامه کردهاند. دلیل حصر اقسام حکمت نظری، با یک تقسیم ثنایی دائر بین نفی و اثبات، اقسام را به چهار قسم (که البته قسم چهارم آن محال است) تقسیم میکند. این حصر عقلی، اموری که به اراده و اختیار انسان نمیباشد یعنی حکمت نظری را به اموری تقسیم میکند که: تصور آنها بطور ذهنی و خارجی بینیاز از ماده است که اصطلاحا فلسفه اولی است، یا در ذهن بینیاز از ماده است ولی در خارج محتاج به ماده است که این قسم هم ریاضیات است و یا اموری هستند که چه در ذهن و چه در خارج محتاج به ماده هستند که این قسم را طبیعیات مینامند. قسم چهارمی هم در تقسیم قابل فرض است که در ذهن محتاج به ماده باشد ولی در خارج غیرمحتاج به ماده که این قسم صرف یک فرض است و تحقق خارجی ندارد. در این مقاله نشان داده خواهد شد که این حصر موارد نقض متعددی داشته و قابل دفاع نیست. برخی از علوم مانند علم منطق، که از نظر این فلاسفه از اقسام علوم نظری هم هست خارج از این حصر بوده و این حصر معقولات ثانیه منطقی را پوشش نمیدهد. همچنین الهیات بالمعنی الاخص و مجردات مثالی نیز با تقسیم فوق قابل تبیین نخواهند بود.