علیرضا نصیرزاده بکرآباد
چکیده
وحدت به مثابۀ ایدهآل فلسفۀ هگل
چکیده:
کوشش و قصد این مقاله برآن است که وحدت مورد نظر هگل یعنی« وحدتِ اینهمانی و ایننه آنی»( The Unity of Identity and Difference) یا « وحدتِ ویژگیهای ظاهراً متضاد در یک کلِ ...
بیشتر
وحدت به مثابۀ ایدهآل فلسفۀ هگل
چکیده:
کوشش و قصد این مقاله برآن است که وحدت مورد نظر هگل یعنی« وحدتِ اینهمانی و ایننه آنی»( The Unity of Identity and Difference) یا « وحدتِ ویژگیهای ظاهراً متضاد در یک کلِ منسجمِ واحد» را در راستای مسألۀ اصلی فلسفۀ هگل یعنی غلبه بر دوپارهگیها یا ثنویتها، بعنوان راهحل و راهکار فلسفۀ ایشان، بررسی و تشریح کند.
برای هگل، وحدت(Einheit/Unity)، ایدهآل، هدف و غایت فلسفهاش است. کل فلسفه برایش چیزی جز مطالعۀ تعریف وحدت و تحقق آن در جامعه نیست. از اینرو درکل نظام فلسفیاش و در دورههای مختلف زندگی فکریاش همواره ردپای جستجوی وحدت آشکار است از وحدت زیبای هنری در یونان تا وحدت مورد نظر خودش که وحدتی عقلی، نظرورزانه، فلسفی، مطلق و باواسطه است. وحدتی که بجای حذف دیگری یا جذب آن، با قبول و برسمیت شناسی دیگری در یک کلیت منسجم واحد به حفظ و رفع تکثرات و تفاوتها تلاش میکند. وحدتی که در آن، تفاوتها و دوگانگیها از بین نمیروند بلکه بعنوان مؤلفههای ضروری و اجتنابناپذیر حفظ میشوند . وحدتی که نه حاصل شهودِ بیواسطه بلکه محصول و نتیجۀ گذر از مراحل وگذرگاههای مختلف و یک امر بینالاذهانی است. برای هگل، نه اتمیسم و فردگراییهای افراطی در جهان مدرن مطلوب است که گسیختگی به بار میآورد نه وحدتگراییهای صرفِ عارفانه و انتزاعی که همه تفاوتها را در دیگ ذوب، محو و نابود میکند، بلکه وحدت وکلیتی که در آن همۀ تمایزات و تفاوتها حفظ میشوند.