نوع مقاله : مقاله علمی- پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکتری فلسفه، دانشگاه تبریز، ایران
2 استادیار، گروه فلسفه، دانشگاه تبریز، ایران
چکیده
در سنت فلسفه سیاسی غرب، دو دیدگاه عام درباره ماهیت قدرت وجود دارد، که میتوان آنها را رویکردهای استعلایی و درونماندگار نامید. حاکمیت یا قدرت استعلایی، از بالا اعمال میشود و نوعی هستی و واقعیت جوهری برای قدرت قائل است که منشأ مشروعیت میباشد. حکومتمندی یا قدرت درونماندگار، از پایین و در سطح خرد ساختارهای اجتماعی و سیاسی اعمال میشود و هر نوع خاستگاه استعلایی برای قدرت را رد میکند. از لحاظ تاریخی، هابز نماینده اصلی رویکرد اول و فوکو نماینده رویکرد دوم به قدرت هستند. به نظر آگامبن، هردوی این رویکردها ناقص و تکبعدی میباشند و توان ارائه یک نظریه منسجم درباره قدرت را ندارند. نقدهای جدی فوکو به مدل حاکمیت، راه را برای تحلیل زیست_سیاسی قدرت که در سطح خرد اعمال میشود باز کرد، ولی فوکو در نشان دادن نحوه پیوند میان مدلهای متفاوت قدرت و ارائه نظریهای منسجم و واحد از قدرت شکست میخورد. آگامبن سعی در پیوند دادن دوباره این سطوح در یک نظریه عام دارد. در این مقاله، میخواهیم نشان دهیم که به باور آگامبن، اول اینکه ابعاد استعلایی و درونماندگار، یا همان سطوح خرد و کلان قدرت، دو قطب مکمل یک ساختار واحد هستند و هر نظریهای عام درباره قدرت باید درهمتنیدگی و نسبت این دو بعد را بررسی کند. دوم اینکه، نشان دهیم چگونه آگامبن ریشه این ساختار دوبعدی قدرت را در الهیات مسیحی میجوید و پارادایمهای الهیات سیاسی و الهیات اقتصادی را به ترتیب، ریشه نظریههای حاکمیت استعلایی و حکومتمندی درونماندگار میداند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Agamben and the analysis of power structure
نویسندگان [English]
- Azad Chireh 1
- Mahmoud Soufiani 2
1 Ph.D. Candidate of Philosophy, University of Tabriz, Iran
2 Assistant Professor, Department of Philosophy, University of Tabriz, Iran
چکیده [English]
In the tradition of Western political philosophy, there are two general views on the nature of power, which can be called transcendental and immanent approaches. Sovereignty or transcendental power is applied from above and gives power an essential existence and reality which is the source of legitimacy. Governmentality or immanent power is applied from below and at the micro-level of social and political structures and rejects any kind of transcendental origin for power. Historically, Hobbes is the main representative of the first approach, and Foucault is the representative of the second approach to power. According to Agamben, both of these approaches are incomplete and one-dimensional and are unable to present a coherent theory about power. Agamben tries to link these levels again in a general theory. We want to show that, according to Agamben's belief, firstly, the transcendental and immanent dimensions, are two complementary poles of a single structure. And secondly, to show how Agamben seeks the root of this two-dimensional structure of power in Christian theology and considers the paradigms of political theology and economic theology as the roots of the theories of sovereignty and Governmentality, respectively.
کلیدواژهها [English]
- sovereignty
- governmentality
- political theology
- economic theology
- bio-politics
ارسال نظر در مورد این مقاله