فریده لازمی؛ مسعود امید؛ مجید صدرمجلس
چکیده
در حوزهی فلسفهی دین، مسئلهی وجودِ عالمِ پس از مرگ و آموزهی ثواب و عقابِ اَعمال در حیاتِ اُخروی یکی از مسائل مهّم و غامضی است که متألهان و فیلسوفان دین را به ارائهی دیدگاههای نابرابر و متناقض ...
بیشتر
در حوزهی فلسفهی دین، مسئلهی وجودِ عالمِ پس از مرگ و آموزهی ثواب و عقابِ اَعمال در حیاتِ اُخروی یکی از مسائل مهّم و غامضی است که متألهان و فیلسوفان دین را به ارائهی دیدگاههای نابرابر و متناقض درباب آن واداشته است. در این میان، بهرغم آوازهی پُرمایهی دیوید هیوم بهعنوان یکی از خطیرترین منتقدان فلسفی دین، متأسفانه در دهههای اخیر اهمیّت غیردینی دیدگاه-های این فیلسوف، بهویژه درباب مسئلهی استقراء و استدلال احتمالی، توجّه و کارمایهی هیومپژوهان را به خود جلب نکرده است.
مقالهی حاضر، در پِی آن است تا برمبنای تحقیقی روشمند، ضمنِ نمایانساختن ارتباط بین مسئلهی استقراء و استدلال احتمالی با مسئلهی باور به وضعیّت آتی و آموزهی ثواب و عقاب آتی اَعمال در فلسفهی دین دیوید هیوم نشان دهد که هدف اصلی تحلیل-های انتقادی این فیلسوف از اعتبار و اهمیّت عملی استدلالهای استقرائی دینی، با تهیّهی تبیینی از بنیانهای استدلال احتمالی، ردّ اهداف اصلی مدافعان اثرگذار ارتدوکسی است. هدف مدافعان ارتدوکسی این بود که بر اساس تجربیّات ما از این دنیا نشان دهند که آدمی در وضعیّت آتی؛ یعنی در آخرت، ثواب و عقاب اَعمال خود را خواهد دید و احتیاط ایجاب میکند که ما سلوک خود را در این زندگی باتوجّه به انتظاراتاِمان از سعادت و شقاوت در زندگی بعدی هدایّت کنیم.